p21💕
p21💕
هوسوک. تنهاش گذاشتین؟اون بدنش ضعیفه فکرش درگیره ذهنش داغونه اگه کار دست خودش بده چیی
هوسوک و فلیکس میرن بالا
ات ویو
سر دردم بیشتر شده بود سه تا قرص از شب خورده بودم ولی هرچی میخوردم بدتر میشدم حتی معدمم درد میکرد
لیوان آب رو جلوم روی میز توالت (دوستان همون میز ارایشه تقریبا)
گذاشتم و قوطی قرص رو آوردم سه تاشو ریختم تو دستم و با آب خوردم که یهو در با شدت باز شد و فلیکس و هوپی نگران اومدن تو
هوسوک. خوبی؟
ات. نه
رفتم رو تخت نشستم و ملافه رو محکم تو مشتام فشار میدادم از درد سر و معدم
هوپی. سرت؟
ات. اره
فلیکس اومد پایین پام نشست
فلیکس. بریم دکتر ؟
ات. دیوونه ای؟هوپی دکتره ولی الان به دکتر نیاز ندارم
فلیکس. خیلی خب باشه پس بیا بریم پایین حواسمون بهت باشه
ات. هوم
پشت سرشون بزور راه میرفتم رفتم پایین نشستم رو مبل
نامجون. خوبی
ات. سرم درد میکنه
نامجون. آها
هیوجین. فقط سرته؟صورتت مثل گچ سفیده
ات. خوب میشم
جین قهوه اورد داشتیم میخوردیم که معده دردم بیشتر شد
عرق سرد میریختم چشمام هرزگاهی چند لحظه تار میشد و سیاهی میرفت
حس میکردم دنیا دور سرم میچرخه
پاشدم و بزور رفتم آشپزخونه قوطی قرص رو خالی کردم تو دستم و با آب خوردم
سرم بیشتر گیج میرفت رفتم سمت بچه ها اما چشام سیاهی رفت و افتادم روی زمین و بیهوش شدم
.......... بیمارستان
چشمام رو بزور باز کردم صدای دستگاها میومد به اطرافم نگاه کردم و دستم رو بیجون سمت دستگاه تنفس بردم از رو دهنم برش داشتم
فلیکس. اتتتتتتت
نامجون. چرا انقد قرص خوردییی
یونگی. دو دقیقه دورشو شلوغ نکنین بدبخت نفس بکشه
همه نشستن هوپی اومد چکم کرد
هوپی. چند تا قرص خوردی
ات. اول دو تا بعد سه تا ولی بعدش کل قوطی رو خوردم *ضعیف
هوپی. اونوقت چراا
ات. فقط حس میکردم اگه بخورم سریع خوبم میکنه
هوپی. ات قرصی که خوردی خیلی خیلی خیلی قویه و اونوقت تو یه قوطی خوردی؟دوز این قرص بالاعه ..... به هرحال معدت رو شستشو دادیم پس باید تا میتونی غذای مقوی بخوری حتی اگه جا نداشتی و بزور باید بخوری
ات. هوم*ضعیف
ات. میشه بریم خونه*ضعیف
هوپی. جون نداری
ات. کمکم کنین تا بریم خونه بعدم تو دکتری تو خونه هم میتونی مواظبم باشی از فضای اینجا بدم میاد
هوپی. باشه باشه
سرم رو دروورد و رفتیم خونه لباس پوشیدم رو مبل دراز کشیدم بچه ها هم رفتن لباس عوض کردن اومدن. تلویزیون رو روشن کردم و رفتم شبکه ای که راجب مافیاها و جیمین حرف میزنه تا شاید یه چیزی گیرم بیاد
خبر: توجه توجه به خبری که تازه به دستم رسیده گوش کنین پارک جیمین که مدیر بزرگترین و قوی ترین باند مافیای کرست با شکست مواجه شد ... او در چند شب اخیر در بندرگاه خودش گرفته شد و تمام بار اسلحه ی اورا دزدیدند و اورا تهدید و آنجا....
هوسوک. تنهاش گذاشتین؟اون بدنش ضعیفه فکرش درگیره ذهنش داغونه اگه کار دست خودش بده چیی
هوسوک و فلیکس میرن بالا
ات ویو
سر دردم بیشتر شده بود سه تا قرص از شب خورده بودم ولی هرچی میخوردم بدتر میشدم حتی معدمم درد میکرد
لیوان آب رو جلوم روی میز توالت (دوستان همون میز ارایشه تقریبا)
گذاشتم و قوطی قرص رو آوردم سه تاشو ریختم تو دستم و با آب خوردم که یهو در با شدت باز شد و فلیکس و هوپی نگران اومدن تو
هوسوک. خوبی؟
ات. نه
رفتم رو تخت نشستم و ملافه رو محکم تو مشتام فشار میدادم از درد سر و معدم
هوپی. سرت؟
ات. اره
فلیکس اومد پایین پام نشست
فلیکس. بریم دکتر ؟
ات. دیوونه ای؟هوپی دکتره ولی الان به دکتر نیاز ندارم
فلیکس. خیلی خب باشه پس بیا بریم پایین حواسمون بهت باشه
ات. هوم
پشت سرشون بزور راه میرفتم رفتم پایین نشستم رو مبل
نامجون. خوبی
ات. سرم درد میکنه
نامجون. آها
هیوجین. فقط سرته؟صورتت مثل گچ سفیده
ات. خوب میشم
جین قهوه اورد داشتیم میخوردیم که معده دردم بیشتر شد
عرق سرد میریختم چشمام هرزگاهی چند لحظه تار میشد و سیاهی میرفت
حس میکردم دنیا دور سرم میچرخه
پاشدم و بزور رفتم آشپزخونه قوطی قرص رو خالی کردم تو دستم و با آب خوردم
سرم بیشتر گیج میرفت رفتم سمت بچه ها اما چشام سیاهی رفت و افتادم روی زمین و بیهوش شدم
.......... بیمارستان
چشمام رو بزور باز کردم صدای دستگاها میومد به اطرافم نگاه کردم و دستم رو بیجون سمت دستگاه تنفس بردم از رو دهنم برش داشتم
فلیکس. اتتتتتتت
نامجون. چرا انقد قرص خوردییی
یونگی. دو دقیقه دورشو شلوغ نکنین بدبخت نفس بکشه
همه نشستن هوپی اومد چکم کرد
هوپی. چند تا قرص خوردی
ات. اول دو تا بعد سه تا ولی بعدش کل قوطی رو خوردم *ضعیف
هوپی. اونوقت چراا
ات. فقط حس میکردم اگه بخورم سریع خوبم میکنه
هوپی. ات قرصی که خوردی خیلی خیلی خیلی قویه و اونوقت تو یه قوطی خوردی؟دوز این قرص بالاعه ..... به هرحال معدت رو شستشو دادیم پس باید تا میتونی غذای مقوی بخوری حتی اگه جا نداشتی و بزور باید بخوری
ات. هوم*ضعیف
ات. میشه بریم خونه*ضعیف
هوپی. جون نداری
ات. کمکم کنین تا بریم خونه بعدم تو دکتری تو خونه هم میتونی مواظبم باشی از فضای اینجا بدم میاد
هوپی. باشه باشه
سرم رو دروورد و رفتیم خونه لباس پوشیدم رو مبل دراز کشیدم بچه ها هم رفتن لباس عوض کردن اومدن. تلویزیون رو روشن کردم و رفتم شبکه ای که راجب مافیاها و جیمین حرف میزنه تا شاید یه چیزی گیرم بیاد
خبر: توجه توجه به خبری که تازه به دستم رسیده گوش کنین پارک جیمین که مدیر بزرگترین و قوی ترین باند مافیای کرست با شکست مواجه شد ... او در چند شب اخیر در بندرگاه خودش گرفته شد و تمام بار اسلحه ی اورا دزدیدند و اورا تهدید و آنجا....
۳.۷k
۰۹ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.