وقتی ازت متنفر بود...
وقتی ازت متنفر بود...
پارت نهم
داشتم شیر موز میخوردم که با چیزی که اخبار گفت شیر موز تو گلوم گیر کرد و ....
کوک گفت:بورام این این تو نیستی
+لعنت بهتونن
اخبار:امروز ساعت شیش عصر مراسم عروسی کیم بورام رئیس بیمارستان ... و کیم تهیونگ رییس شرکتMS بود که کیم بورام از عروسی فرار کردند و سوار یه ماشین با مشخصات زیر شدند
مشخصات:پورشه سرمه ای با پلاک ....
اخبار :طبق حرف های جناب کیم این یک شوخی بوده و مراسم عروسی در بهترین زمان ممکن برگزار میشود
+چیی مراسم عروسی دوباره اونم ؟!هه عمرا
کوک:بورام من الان ماشین رو چیکار کنم ؟!
+بفروشش
@چیی چجوری تو دو ساعت این ماشین رو بفروشم آخه احمق
+وایستا بابا یونگی هیونگ اوکی میکنه
ویو بورام
زنگ زدم به یونگی هیونگ
+هیونگگ
#بورام گند زدی دختر
+اونو ولش کن ماشین کوک ماشین کوک رو برامون بفروش همین الان
#چیی؟!
+هیونگ تو که تو کار خرید و فروش هستی تروخدا
#هوفف باشه تا یه ساعت دیگه یه نفر میاد و ماشین رو میبره
پول رو هم میده
+ممنون هیونگ
بعد از یک ساعت یه زن اومد و ماشین رو گرفت پول رو هم داد
ویو تهیونگ
بعد از سه ساعت یه بادیگارد اومد و گفت ماشین رو پیدا کرده
سریع حاظر شدم و با ماشین رفتم به اون آدرسی که بادیگارد گفت
ویو بورام
داشتم با کوک حرف میزدم که یونگی هیونگ دوباره زنگ زد
+بله هیونگ
#بورام تهیونگ آدرس رو پیدا کرده
+از از کجا میدونی هیونگ؟!
#یکی از زیر دستام که برا تهیونگ هم کار میکنه خبر داده
+ا،الان چیکار کنیم هیونگ تروخدا نگو نگو من من اینجام
#نترس دختر حواسم هست
+ب،باشع
پایان مکالمه
ویو تهیونگ
بعد از نیم ساعت رسیدم به اون عمارت رفتم و محکم در زدم
ویو یونگی
داشتم تو خونه قهوه مو میخوردم که در محکم کوبیده شد
#خودشه
رفتم در رو باز کردم که...
نظر یادت نره رفیق!
#bts#army#BTS#ARMY#BANGTAN#TAEHYUNG#fake
پارت نهم
داشتم شیر موز میخوردم که با چیزی که اخبار گفت شیر موز تو گلوم گیر کرد و ....
کوک گفت:بورام این این تو نیستی
+لعنت بهتونن
اخبار:امروز ساعت شیش عصر مراسم عروسی کیم بورام رئیس بیمارستان ... و کیم تهیونگ رییس شرکتMS بود که کیم بورام از عروسی فرار کردند و سوار یه ماشین با مشخصات زیر شدند
مشخصات:پورشه سرمه ای با پلاک ....
اخبار :طبق حرف های جناب کیم این یک شوخی بوده و مراسم عروسی در بهترین زمان ممکن برگزار میشود
+چیی مراسم عروسی دوباره اونم ؟!هه عمرا
کوک:بورام من الان ماشین رو چیکار کنم ؟!
+بفروشش
@چیی چجوری تو دو ساعت این ماشین رو بفروشم آخه احمق
+وایستا بابا یونگی هیونگ اوکی میکنه
ویو بورام
زنگ زدم به یونگی هیونگ
+هیونگگ
#بورام گند زدی دختر
+اونو ولش کن ماشین کوک ماشین کوک رو برامون بفروش همین الان
#چیی؟!
+هیونگ تو که تو کار خرید و فروش هستی تروخدا
#هوفف باشه تا یه ساعت دیگه یه نفر میاد و ماشین رو میبره
پول رو هم میده
+ممنون هیونگ
بعد از یک ساعت یه زن اومد و ماشین رو گرفت پول رو هم داد
ویو تهیونگ
بعد از سه ساعت یه بادیگارد اومد و گفت ماشین رو پیدا کرده
سریع حاظر شدم و با ماشین رفتم به اون آدرسی که بادیگارد گفت
ویو بورام
داشتم با کوک حرف میزدم که یونگی هیونگ دوباره زنگ زد
+بله هیونگ
#بورام تهیونگ آدرس رو پیدا کرده
+از از کجا میدونی هیونگ؟!
#یکی از زیر دستام که برا تهیونگ هم کار میکنه خبر داده
+ا،الان چیکار کنیم هیونگ تروخدا نگو نگو من من اینجام
#نترس دختر حواسم هست
+ب،باشع
پایان مکالمه
ویو تهیونگ
بعد از نیم ساعت رسیدم به اون عمارت رفتم و محکم در زدم
ویو یونگی
داشتم تو خونه قهوه مو میخوردم که در محکم کوبیده شد
#خودشه
رفتم در رو باز کردم که...
نظر یادت نره رفیق!
#bts#army#BTS#ARMY#BANGTAN#TAEHYUNG#fake
۵.۰k
۲۸ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.