وقتی ازت متنفر بود ...
وقتی ازت متنفر بود ...
پارت هشتم
ویو بورام
+الو جونگکوکا کجایی ؟!
@تو سالن عروسی شما
+ببین من باید فرار کنم خب برا همین ...
@چیی فرار کنی ؟! بورام تو که تهیونگ رو میشناسی اگر بفهمه هر دو مون مردیم
+نه بابا ببین ما میام سالن هر وقت روم و کردم بهت و سرفه کردم برو ماشینت رو آماده کن جلو در سالن من و میام سوار ماشین میشم فرار میکنیم
@اما...
+بایی
تلفن رو قطع کردم
پایان فلش بک
با ته یونگ سوار ماشین شدیم و حرکت کردیم وقتی رسیدیم پیاده شد و در رو برای من باز کرد با هم دیگه رفتیم داخل که همه شروع کردن به دست زدن
ما هم رفتیم بالا و بعد از اینکه عاقد خطبه رو خوند ما رو زن و شوهر اعلام کرد و گفت میتونیم همدیگر رو ببوسیم گگگ مردیکه احمق
دیدم تهیونگ اومد نزدیک صورتم این واقعا میخواد منو ببوسهه نههه منو بوس کرد وقتی باهاش همراهی نکردم دستش که رو شونه من بود رو فشار داد و منم همراهی کردم حالا وقت فرار بود برگشتم سمت کوک و سرفه کردم اونم فهمید و رفت بیرون بعد پنج دقیقه صدا بوق اومد پس فهمیدم باید برم سریع لباسم رو دادم بالا و شروع کردم به فرار کردن تهیونگ هم سریع اومد دنبالم و هی اسمم رو صدا میزد
_بورام بورام بورامم
از پله ها اومدم پایین سریع پریدم تو ماشین (همینجوری که تو اسلاید دو هست )
و کوک سریع حرکت کرد
از پشت دیدم تهیونگ بلند اسم من رو صدا کرد و دست گل عروس رو محکم پرت کرد رو زمین که پر پر شد
_بوراممم
+دمت گرم کوکیی ...فقط جلو تر نگه دار من پیاده شم مثل آدم سوار بشم
@😂
+زهر مار بیشعور
ویو تهیونگ
لعنتییی بورام فرار کرد این بادیگارد های احمق هم تا ماشین رو بیارن اون ماشین فرسخ ها دور شد بورام مگر.دستم بهت نرسه روزگارت رو سیاه میکنم
عروسی که همینجوری بهم ریخت منم رفتم داخل الکی گفتم این یه شوخی بوده و اینا همه مهمونا رفتند
منم رفتم به عمارت خودم و اون بورام عوضی لباسم رو با یه لباس خونگی عوض کردم زنگ زدم به بادیگارد ها که بگردن و بورام رو پیدا کنن
ویو بورام
با کوک رفتیم خونه اون منم رفتم سریع لباسم رو عوض کردم و یکی از تیشرت های کوک رو پوشیدم موهام هم باز کردم آرایش صورتم رو پاک کردم
اومدن پایین
+کوکی ژونم از اون شیر موزات بده بزنیم
@چیییی؟! عمرا
+کوکی (کیوت)
@زهر مار بیا بگیر
داشتم شیر موز رو میخورم که با چیزی که تلویزیون گفت شیر موز تو گلوم گیر کرد و...
نظر یادت نره رفیق!!
#bts#army#BTS#ARMY#TAEHYUNG#fake
پارت هشتم
ویو بورام
+الو جونگکوکا کجایی ؟!
@تو سالن عروسی شما
+ببین من باید فرار کنم خب برا همین ...
@چیی فرار کنی ؟! بورام تو که تهیونگ رو میشناسی اگر بفهمه هر دو مون مردیم
+نه بابا ببین ما میام سالن هر وقت روم و کردم بهت و سرفه کردم برو ماشینت رو آماده کن جلو در سالن من و میام سوار ماشین میشم فرار میکنیم
@اما...
+بایی
تلفن رو قطع کردم
پایان فلش بک
با ته یونگ سوار ماشین شدیم و حرکت کردیم وقتی رسیدیم پیاده شد و در رو برای من باز کرد با هم دیگه رفتیم داخل که همه شروع کردن به دست زدن
ما هم رفتیم بالا و بعد از اینکه عاقد خطبه رو خوند ما رو زن و شوهر اعلام کرد و گفت میتونیم همدیگر رو ببوسیم گگگ مردیکه احمق
دیدم تهیونگ اومد نزدیک صورتم این واقعا میخواد منو ببوسهه نههه منو بوس کرد وقتی باهاش همراهی نکردم دستش که رو شونه من بود رو فشار داد و منم همراهی کردم حالا وقت فرار بود برگشتم سمت کوک و سرفه کردم اونم فهمید و رفت بیرون بعد پنج دقیقه صدا بوق اومد پس فهمیدم باید برم سریع لباسم رو دادم بالا و شروع کردم به فرار کردن تهیونگ هم سریع اومد دنبالم و هی اسمم رو صدا میزد
_بورام بورام بورامم
از پله ها اومدم پایین سریع پریدم تو ماشین (همینجوری که تو اسلاید دو هست )
و کوک سریع حرکت کرد
از پشت دیدم تهیونگ بلند اسم من رو صدا کرد و دست گل عروس رو محکم پرت کرد رو زمین که پر پر شد
_بوراممم
+دمت گرم کوکیی ...فقط جلو تر نگه دار من پیاده شم مثل آدم سوار بشم
@😂
+زهر مار بیشعور
ویو تهیونگ
لعنتییی بورام فرار کرد این بادیگارد های احمق هم تا ماشین رو بیارن اون ماشین فرسخ ها دور شد بورام مگر.دستم بهت نرسه روزگارت رو سیاه میکنم
عروسی که همینجوری بهم ریخت منم رفتم داخل الکی گفتم این یه شوخی بوده و اینا همه مهمونا رفتند
منم رفتم به عمارت خودم و اون بورام عوضی لباسم رو با یه لباس خونگی عوض کردم زنگ زدم به بادیگارد ها که بگردن و بورام رو پیدا کنن
ویو بورام
با کوک رفتیم خونه اون منم رفتم سریع لباسم رو عوض کردم و یکی از تیشرت های کوک رو پوشیدم موهام هم باز کردم آرایش صورتم رو پاک کردم
اومدن پایین
+کوکی ژونم از اون شیر موزات بده بزنیم
@چیییی؟! عمرا
+کوکی (کیوت)
@زهر مار بیا بگیر
داشتم شیر موز رو میخورم که با چیزی که تلویزیون گفت شیر موز تو گلوم گیر کرد و...
نظر یادت نره رفیق!!
#bts#army#BTS#ARMY#TAEHYUNG#fake
۵.۱k
۲۷ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.