رمان ملک قلبم
رمان ملک قلبم
پارت ۸۲
ستایش، بابا ارغوان داره زار زار گریه میکنه
ارغوان،گریه جیغ
دیانا، مامان قربونت بره دختر قشنگم خوشگل من مامان گریه نکن من میام
ارسلان، رفتم پیشت دیانا همه حرفاشو گوش میکردم
ستایش، کی میای
دیانا، نمیدونم خدا ازت نگذره ارسلان که منو با یه بچه تنها گذاشتی
ارسلان، یعنی بچه رو نگهداشته
ارغوان،جیغ
دیانا، ارغوان دختر قشنگم گریه نکن ستایش
ستایش، جان
دیانا، یکم آرومش کن
ستایش، نمیتونم بیا
دیانا، باشه بزار ببینم چیکار میکنم برگشتم که رفتم تو سینه یکی سرمو بلند کردم دیدم استاده عه ببخشید چشاش خیلی قشنگ بود مثل چشای ارسلان
ارسلان، چیزی شده
دیانا، نه اوکیه
ارسلان، شما بچه دارید
دیانا، سرم رو انداختم پایین و هیچی نگفتم
پارت ۸۲
ستایش، بابا ارغوان داره زار زار گریه میکنه
ارغوان،گریه جیغ
دیانا، مامان قربونت بره دختر قشنگم خوشگل من مامان گریه نکن من میام
ارسلان، رفتم پیشت دیانا همه حرفاشو گوش میکردم
ستایش، کی میای
دیانا، نمیدونم خدا ازت نگذره ارسلان که منو با یه بچه تنها گذاشتی
ارسلان، یعنی بچه رو نگهداشته
ارغوان،جیغ
دیانا، ارغوان دختر قشنگم گریه نکن ستایش
ستایش، جان
دیانا، یکم آرومش کن
ستایش، نمیتونم بیا
دیانا، باشه بزار ببینم چیکار میکنم برگشتم که رفتم تو سینه یکی سرمو بلند کردم دیدم استاده عه ببخشید چشاش خیلی قشنگ بود مثل چشای ارسلان
ارسلان، چیزی شده
دیانا، نه اوکیه
ارسلان، شما بچه دارید
دیانا، سرم رو انداختم پایین و هیچی نگفتم
۹.۲k
۲۱ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.