فیکجونگکوک تاتهمائه

فیک‌جونگکوک: تاته‌مائه
part⁶¹

دستش مشت کرد و آروم بر قفسه سینه‌ی جئون زد تا نفس تنگیش بهش برسونه

ازش جدا شد
هردو به نفس زدن افتاده بودن

" برمیگردی پیشم؟ "jk

نگاهشو به چشماش داد
چشمانی که انکاس روحش بودن

در من کسی به نام او زندگی میکند.
کسی که میخواستم با روحم مثل وجودم آشنا شود. کسی که بارها فقط از دور نگاهش کردم و در شب چشم‌هایش گم شدم و خودم را غریبه پیدا کردم..

نفسشو آرون بیرون داد و به گوشه دیگر نگاه کرد

" نمیدونم ، دوست دارم ولی نمیدونم برگردم یا نه "a.t

غم‌انگیز است اینکه قلب انسان در عمیق‌ترین و واقعی‌ترین حس‌هایش چقدر می‌تواند در اشتباه باشد.

گونه دختر بوسید
با لمس کردن گونه اش به طرفش برگشت

" بهم یه شانش بده تا خودمو بهت ثابت کنم "jk

لبخند زیبایی روی لب های دختر غنچه کرد و سرش تکان داد

" قبوله "a.t

«من تورا می‌پرستم و تو میخندی برای من»
دیدگاه ها (۱۹)

فیک‌جونگکوک: تاته‌مائه part⁶⁰چند لحظه‌ی گذشت و بازم هیچ صدای...

فیک‌جونگکوک: تاته‌مائه part⁵⁹انگشت اشاره شو بالا برد و روی س...

رمان: زخم عشقِ توپـارت اول🙇🏻‍♀️💓︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۫...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط