پارت ۲ میکانگ چرا همیشه آرومه؟
پارت ۲ میکانگ چرا همیشه آرومه؟
یونگی:خب چیمیشه مگه
یونسو:میکانگ تازه اومده ها
میکانگ:میشه این بحث رو تموم کنیدو بیشتر در مورد وظیفم توضیح بدید؟
یونسو:چیزسختی نیست،فقط باید جیهوپ شی رو خوب بشناسی و کارایی که لازمه رو انجام بدی
میکانگ:مثلا چه کاری
یونسو:مثلا رانندگیت خوب باشه یا وقتی بهت میگه کاری رو انجام بده خوب انجامش بدی
میکانگ:الان باید چیکار کنم
یونسو:برو خونه جیهوپ و خودتو معرفی کن و ساعت ۱۰ برو خونه
میکانگ:باشه
میکانگ پاشد داشت میرفت یونگی رفت جلوش وایستاد و گفت:میخوای برسونمت؟
میکانگ:نه ممنون خودم میرم
یونگی:دیگه نظرت برام مهم نیست
یونگی از دست میکانگ گرفت و رفتن سمت ماشین
میکانگ همینجوری🤨داشت به یونگی نگاه میکرد یونگی:نکنه میخوای من درو واست باز کنم
میکانگ:یجوری رفتار میکنید انگار چند ساله من رو میشناسید
یونگی:خب یجوریه که انگار چند ساله میشناسمت
میکانگ:آیگو
یونگی به میکانگ پسپورت در خونه جیهوپ رو گفت و میکانگ رو رو رسوند خونه جیهوپ و رفت
میکانگ درو باز کرد رفت داخل
جیهوپ رو کاناپه دراز کشیده بود و با خودش حرف میزد
جیهوپ:اصلا چرا باید رامیون مثل موهای تهیونگ باشه🤨
چرا باید کیمچی هم رنگ موهای نامجون باشه😫
چرا باید بیبیمباپ شکل اون موقعی که جیمین موهاشو رنگا با رنگ رنگ کرده بود باشه😩
میکانگ همینجوری🤨وایساده بود جیهوپ رو نگاه میکرد
جیهوپ یهو میکانگ رو دید، ترسید و داد زد
جیهوپ:اومو😳😨
میکانگ:سلام من میکانگم منیجر جدیدتون😊
جیهوپ:آها،سلام من.....
جیهوپ میخواست خودشو معرفی کنه که میکانگ همه چی دربارش رو گفت
جیهوپ اینجوری😲مونده بود
جیهوپ:من درباره خودم اینهمه نمیدونم
میکانگ:باید برای استخدام تمام اطلاعاتتون رو حفظ میکردم😅
جیهوپ:واقعا؟
میکانگ:بله
جیهوپ:منیجر قبلیم هیچی دربارم نمیدونست🥴
میکانگ:من اینجام تا جای منیجر قبلیتون رو بهتر پر کنم
جیهوپ:میشه خودمونی صحبت کنی،به صحبتای ادبی عادت ندارم
میکانگ:بله
جیهوپ:همین الان گفتم خودمونی ها
میکانگ:آهان،پس میشه باشه
جیهوپ:مرسی
میکانگ:برنامه امروزتون چیه
جیهوپ:بیا اینجا
میکانگ رفت جلو
جیهوپ:بشین پیش من
میکانگ نشست پیش جیهوپ و با چشای تعجب تعجب انگیز نگاش کرد
یونگی:خب چیمیشه مگه
یونسو:میکانگ تازه اومده ها
میکانگ:میشه این بحث رو تموم کنیدو بیشتر در مورد وظیفم توضیح بدید؟
یونسو:چیزسختی نیست،فقط باید جیهوپ شی رو خوب بشناسی و کارایی که لازمه رو انجام بدی
میکانگ:مثلا چه کاری
یونسو:مثلا رانندگیت خوب باشه یا وقتی بهت میگه کاری رو انجام بده خوب انجامش بدی
میکانگ:الان باید چیکار کنم
یونسو:برو خونه جیهوپ و خودتو معرفی کن و ساعت ۱۰ برو خونه
میکانگ:باشه
میکانگ پاشد داشت میرفت یونگی رفت جلوش وایستاد و گفت:میخوای برسونمت؟
میکانگ:نه ممنون خودم میرم
یونگی:دیگه نظرت برام مهم نیست
یونگی از دست میکانگ گرفت و رفتن سمت ماشین
میکانگ همینجوری🤨داشت به یونگی نگاه میکرد یونگی:نکنه میخوای من درو واست باز کنم
میکانگ:یجوری رفتار میکنید انگار چند ساله من رو میشناسید
یونگی:خب یجوریه که انگار چند ساله میشناسمت
میکانگ:آیگو
یونگی به میکانگ پسپورت در خونه جیهوپ رو گفت و میکانگ رو رو رسوند خونه جیهوپ و رفت
میکانگ درو باز کرد رفت داخل
جیهوپ رو کاناپه دراز کشیده بود و با خودش حرف میزد
جیهوپ:اصلا چرا باید رامیون مثل موهای تهیونگ باشه🤨
چرا باید کیمچی هم رنگ موهای نامجون باشه😫
چرا باید بیبیمباپ شکل اون موقعی که جیمین موهاشو رنگا با رنگ رنگ کرده بود باشه😩
میکانگ همینجوری🤨وایساده بود جیهوپ رو نگاه میکرد
جیهوپ یهو میکانگ رو دید، ترسید و داد زد
جیهوپ:اومو😳😨
میکانگ:سلام من میکانگم منیجر جدیدتون😊
جیهوپ:آها،سلام من.....
جیهوپ میخواست خودشو معرفی کنه که میکانگ همه چی دربارش رو گفت
جیهوپ اینجوری😲مونده بود
جیهوپ:من درباره خودم اینهمه نمیدونم
میکانگ:باید برای استخدام تمام اطلاعاتتون رو حفظ میکردم😅
جیهوپ:واقعا؟
میکانگ:بله
جیهوپ:منیجر قبلیم هیچی دربارم نمیدونست🥴
میکانگ:من اینجام تا جای منیجر قبلیتون رو بهتر پر کنم
جیهوپ:میشه خودمونی صحبت کنی،به صحبتای ادبی عادت ندارم
میکانگ:بله
جیهوپ:همین الان گفتم خودمونی ها
میکانگ:آهان،پس میشه باشه
جیهوپ:مرسی
میکانگ:برنامه امروزتون چیه
جیهوپ:بیا اینجا
میکانگ رفت جلو
جیهوپ:بشین پیش من
میکانگ نشست پیش جیهوپ و با چشای تعجب تعجب انگیز نگاش کرد
۱۱.۳k
۱۰ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.