پارت ۳میکانگ چرا همیشه آرومِ؟
پارت ۳میکانگ چرا همیشه آرومِ؟
جیهوپ:به نظرت چرا موهای هرکدوم از اعضا شبیه غذان🤨
میکانگ:شاید چون زیاد از اون غذا میخورن🤔
جیهوپ:نه،نه این نیست یه چیز دیگه
میکانگ:نظر خودت چیه؟
جیهوپ:شاید چون از اون غذا خوششون میاد
میکانگ:خب تَه منظورت همون حرف من میشه دیگه
جیهوپ:یه دلیل خوب بگو😫
میکانگ:الان این چیز خاصی نیست که ذهنتو واسه چیزای الکی مشغول کنی،امروز برنامه مهمت چیه
جیهوپ:یه سر میخوام برم بوتیک
میکانگ:آها،همین🤨
جیهوپ:آره،حوصله ندارم.باید بیام درباره موهای اعضا و غذا ها فکر کنم
میکانگ :ساعت چند میری
جیهوپ:نمیدونم،هروقت شد
میکانگ:نظرت چیه الان بریم
جیهوپ:خوبه
جیهوپ و میکانگ رفتن سوار ماشین شدن و رفتن بوتیک
جیهوپ چندتا هودی برداشت و رفت اوتاق پروف و یکیشون که رنگ صورتی داشت رو پوشید اومد و از میکانگ نظر خواست
جیهوپ:چطوره؟
میکانگ:از نظر من هودی مشکی بهتره ولی چون تو رنگای شاد رو دوست داری و بیشتر بهت میاد الان این خیلی بهت میاد
جیهوپ:منطقی😃
جیهوپ رفت اوتاق پروف تا اونیکی هودی رو بپوشه
میکانگ رفت نشست رو کاناپه و یهو صدای زنگ خوردن گوشیش اومد
گوشیش رو از کیفش در آورد و دید شماره ناشناسه
جواب داد:الو؟
شماره ناشناس:الو سلام کجایی
میکانگ:ببخشید🤨شما؟
شماره ناشناس:آیگو،منم یونگی🙄
میکانگ:وا،شماره ی من رو از کجا آوردید
یونگی:از یونسو گرفتم
میکانگ:آها
یونگی:نگفتی کجایی
میکانگ:جیهوپ شی میخواست چندتا لباس بخره به خاطر همون اومديم بوتیک
یونگی:آها
میکانگ:چطور؟
یونگی:هیچی،واسم سوال بود
میکانگ:خب اگه اجازه بدید من دیگه تلفن رو قطع کنم
یونگی:ایم،بای
میکانگ گوشی رو قطع کرد و یه ثانیه طول نکشید زنگ زد به یونسو
یونسو:الو
میکانگ:یونسو شی😫
یونسو:هیم
میکانگ:لطفا شماره من و به همه ندید
یونسو:مثلا کی
میکانگ:چرا شمارم رو دادی به اون آقا هه
یونسو:آقا هه کیه🤨
میکانگ:اسمشون گونگی،وونگی،اسمشون چی بود؟
یونسو:یونگی اوپا رو میگی؟
میکانگ:آره،همون،واسه چی شمارم رو بهشون دادید
یونسو:هیچی مثل دارکوب نشست مخمو خورد
جیهوپ اومد ویستاد جلو میکانگ
میکانگ:باشه باشه من دیگه باید برم خداحافظ
جیهوپ:این چطوره؟
میکانگ:این بیشتر بهت میاد
جیهوپ:به نظرت چرا موهای هرکدوم از اعضا شبیه غذان🤨
میکانگ:شاید چون زیاد از اون غذا میخورن🤔
جیهوپ:نه،نه این نیست یه چیز دیگه
میکانگ:نظر خودت چیه؟
جیهوپ:شاید چون از اون غذا خوششون میاد
میکانگ:خب تَه منظورت همون حرف من میشه دیگه
جیهوپ:یه دلیل خوب بگو😫
میکانگ:الان این چیز خاصی نیست که ذهنتو واسه چیزای الکی مشغول کنی،امروز برنامه مهمت چیه
جیهوپ:یه سر میخوام برم بوتیک
میکانگ:آها،همین🤨
جیهوپ:آره،حوصله ندارم.باید بیام درباره موهای اعضا و غذا ها فکر کنم
میکانگ :ساعت چند میری
جیهوپ:نمیدونم،هروقت شد
میکانگ:نظرت چیه الان بریم
جیهوپ:خوبه
جیهوپ و میکانگ رفتن سوار ماشین شدن و رفتن بوتیک
جیهوپ چندتا هودی برداشت و رفت اوتاق پروف و یکیشون که رنگ صورتی داشت رو پوشید اومد و از میکانگ نظر خواست
جیهوپ:چطوره؟
میکانگ:از نظر من هودی مشکی بهتره ولی چون تو رنگای شاد رو دوست داری و بیشتر بهت میاد الان این خیلی بهت میاد
جیهوپ:منطقی😃
جیهوپ رفت اوتاق پروف تا اونیکی هودی رو بپوشه
میکانگ رفت نشست رو کاناپه و یهو صدای زنگ خوردن گوشیش اومد
گوشیش رو از کیفش در آورد و دید شماره ناشناسه
جواب داد:الو؟
شماره ناشناس:الو سلام کجایی
میکانگ:ببخشید🤨شما؟
شماره ناشناس:آیگو،منم یونگی🙄
میکانگ:وا،شماره ی من رو از کجا آوردید
یونگی:از یونسو گرفتم
میکانگ:آها
یونگی:نگفتی کجایی
میکانگ:جیهوپ شی میخواست چندتا لباس بخره به خاطر همون اومديم بوتیک
یونگی:آها
میکانگ:چطور؟
یونگی:هیچی،واسم سوال بود
میکانگ:خب اگه اجازه بدید من دیگه تلفن رو قطع کنم
یونگی:ایم،بای
میکانگ گوشی رو قطع کرد و یه ثانیه طول نکشید زنگ زد به یونسو
یونسو:الو
میکانگ:یونسو شی😫
یونسو:هیم
میکانگ:لطفا شماره من و به همه ندید
یونسو:مثلا کی
میکانگ:چرا شمارم رو دادی به اون آقا هه
یونسو:آقا هه کیه🤨
میکانگ:اسمشون گونگی،وونگی،اسمشون چی بود؟
یونسو:یونگی اوپا رو میگی؟
میکانگ:آره،همون،واسه چی شمارم رو بهشون دادید
یونسو:هیچی مثل دارکوب نشست مخمو خورد
جیهوپ اومد ویستاد جلو میکانگ
میکانگ:باشه باشه من دیگه باید برم خداحافظ
جیهوپ:این چطوره؟
میکانگ:این بیشتر بهت میاد
۱۰.۵k
۱۱ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.