رمان مرگ زندگی پارت

رمان مرگ زندگی پارت ¹¹⁰

ماندانا : امم خب...
...:هیس چیزی نمیخواد بگی عزیزم

و بعد از این حرفش دوبار محکم دست زد و نزدیک ۵ تا زن وارد اتاق شدند...لباسشان شبیه خدمتکار های قبلی نبود انگار...اوه وایسا آنها آریشگر هستند!!(دیگه خواستم یکم قدیمی بگم نگفم میکاپ آرتیست)
حتما برای آماده کردن من آمدند هوفف.
به مادر قلابیم نگاهی انداختم.
یکی از ارایشگر‌ها آمد سمت ما و تعظیم کوتاهی کرد


••• : ملکه نوا میتونیم کارمون رو شروع کنیم؟!


اسم مادر قلابی‌ام نوا است؟!!!
اسم قشنگی دارد برخلاف اخلاقش


نوا : بله میتونید کارتون رو شروع کنید


آرایشگر به من نگاهی کرد و با خوش رویی گفت

••• : پرنسس ماندانا قراره ملکه بشید مطمئن باشید به بهترین شکل ممکن شما رو زیبا کنیم!لطفا بشینید


به میز و صندلی _آرایش_ سلطنتی که چند متر آن ور تر بود اشاره کرد...به نوا نگاهی کوتاه انداختم که داشت لبخند میزد و بعد با بی خیالی به سمت میز و صندلی آرایشی رفتم و روی صندلی نشستم و تمام خدمتکار ها دورم را گرفتند

"میدانی
خنده خوب است
قهقه عالیست
گریه آدم را آرام میکند
اما لعنت بر بغض..."

...

ادامه دارد🦋🕸

ببخشید کم بود😭
دیدگاه ها (۰)

✨🦋 #Blackpink #BTS_ARMY_JIN_SUGA_J_HOPE_RM_JI MIN_V_JUNGK...

رمان مرگ زندگی پارت ¹¹¹با بی خیالی روی صندلی نشستم ، پوزخنده...

رمان مرگ زندگی پارت ¹⁰⁹هوفی از سر کلافگی کردم ماندانا : باشه...

رمان مرگ زندگی پارت ¹⁰⁸ا.ت : هی اینجا دنیای من نیستکاترین : ...

رمان j_k

Part ¹²⁹ا.ت ویو:مثل اینکه خودش بود..به داخل راهنمایش کردم..و...

༺༽ 𝐧𝐢𝐠𝐡𝐭 𝐦𝐚𝐬𝐤 ༼༻𝐩𝐚𝐫𝐭 : « 𝟏 » ★........★........ ★........★.....

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط