از همان روز اول قرار گذاشتیم که اگر رابطه‌مان خوب پیش نرفت، ...

پرسیدم: «چند تا منو دوست نداری؟»روی یک تکه از نیمرو، نمک پاش...

خسته ام از زندگی ! مثل کسی شدم که جسم و روحش با هم اختلاف سنی داشته باشن !

تنها دختری که عاشقش بودم،لپ های گلی داشت.اما هیچ‌گاه مثل آن ...

دایی مش اکبر راست می گفت. گاهیعشق درمان است. درد را می کُشد ...

ما متهمیم!

#بخونیم...آش را دربند خورده بودیم. با کشک فراوان و پیازداغ ح...

توی داستان نویسی یک قانون کلی هست که می‌گوید: نگو، نشان بده....

#دختری که عاشقش بودم، چشم‌های ترسیده ی درشتی داشت. وسط‌های ص...

زیر چادر، تی‌شرت آستین‌کوتاه و شلوار سیاه می‌پوشید.موهاش، بل...

پیش‌تر هیچ‌گاه از آذر ننوشته‌ام.یعنی اگر امروز هم تاریخ را ن...

❓شما چند ساله‌اید؟از بایزید پرسیدند: «چندساله‌ای؟»گفت: «چهار...

از قشنگی کپشن هرچی بگم کم گفتم😍 حتما بخونید❤ 👇 .داشتم برگه ...

ما عینکی نبودیم خدا می داند. چشم هامان سو داشت. آب نمی آورد ...

ﺭﯾﻤﻮﺕ ﮐﻮﻟﺮ ﮔﺎﺯﯼ، ﻧﻬﺎﯾﺘﺶ ﺑﯿﺴﺖ ﺗﺎ ﺩﮐﻤﻪ ﺩﺍﺭﻩ.ﺑﺎﻫﺎﺵ ﻣﯽﺷﻪ ﺑﺎﺩ ﺭﻭ ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط