بنگرید به ایوب که تا انتهای رنج رفت و بازگشت این روزها ب

بنگرید به ایوب که تا انتهای رنج رفت و بازگشت. این روزها برای چندمین بار نشستم به خواندنِ «کتابِ ایوب»، «منظومه‌ی آلام و محنت‌های او از عهد عتیق» با فارسیِ بی‌رقیبِ قاسم هاشمی‌نژاد. قصه‌ای که همیشه نو است و مکرر و متحیرکننده. آن‌چه بر ایوب رفت از مال و‌ خان و تن و فرزند در روایتِ عهدِ عتیق یکی از نمادین‌ترین چهره‌های تاریخ رنج را ساخت. برای همین در الاهیاتِ شرشناسی بارها به قصه‌ی ایوب رجوع می‌شود. در سنتِ اسلامی نیز این روایت جای‌گاهِ ویژه‌ای دارد منتها با برخی اختلاف‌ها که پنج متن تفسیری‌اش را هاشمی‌نژاد در این کتاب آورده (تصویر جلد کتاب اسلاید دوم است). نقاشی لئو بونا از ایوب یکی از مشهورترین تصویرهایی‌ست که از این قدیس-پیامبر کشیده شده. در انتهای رنج با نگاهی به آسمان. بدنی از پا درآمده و اعتباری از بین رفته. عهد عتیق روایت کرده که ابلیس با خداوند بحث کرد که ایمان و آداب و عبادت‌های ایوب برای توان‌گری‌اش است و خداوند به ابلیس اجازه داد تا جایی که می‌خواهد عرصه بر او تنگ کند تا دریابد ایوب ایمان‌اش نمی‌لغزد. اما در روزگارِ کنونی و حداقل یک سال و اندی گذشته دوباره بحثِ رنج و شر به بحثی داغ تبدیل شده. و پرسشی کهن که شر از کجا می‌آید؟ اینستاگرام جای مناسبی برای پرداختن به این سوال بسیار بنیادین نیست. سوالی که از آگوستین قدیس تا پل تیلیش، از دیونوزوس مجعول تا کارل بارت به آن پرداخته‌اند... اما این روزگار فرصتی‌ست برای بازگشت و مرور جدی این پرسش که طنین‌اش نه در ادبیات که اصلن خودِ ادبیات است. ایوب را بنگرید به عنوان یک نشانه و بخوانید شرحِ مِحنت‌های او را. چه به نظرم تصویری که از ایوب در کهن‌ترین متون تا جدیدترین‌شان وجود دارد بر یک نکته انگشت می‌گذارد و آن تاب‌آوردن است. خدای نسبتن خشنِ عهد عتیق هرچند با خدای مهرورز اناجیل تلطیف شد اما این چیزی از رنجی که بر ایوب روا داشته شد کم نمی‌کند. آیا ما مستحقِ رنج‌هامان هستیم؟ بسیار به رنج‌ها فکر می‌کنم و غم‌های برآمده از آن. و همیشه بی‌دفاع و سنگر هستم مقابل‌شان. هاشمی‌نژاد در مقدمه‌‌اش بر ترجمه که میانه‌ی دهه‌ی هشتاد نوشته می‌گوید : «خواننده‌ی ایرانی با آن‌چه در این دوره دیده و آن‌چه از سر گذرانده چه بسا، درک بهتری نسبت به سرنوشتِ ایوب پیدا کرده‌است» او می‌نویسد این انسان انواع مرگ‌ها را دیده و «مرگ» برای‌اش عادی نشده. به زعمِ من وضعیتِ انسان ایرانی نه‌تنها با آن زمانی که هاشمی‌نژاد از آن گفته تفاوتی نکرده حتا ناخوب‌تر شده. شاید برای همین است که نگریستن به ایوب لازم باشد و خواندنی. همان‌طور که در دهه‌های پیش بوده و..
دیدگاه ها (۳۱)

این کلماتِ آخر رومن گاری از زمانی که اول‌بار خواندم‌شان در ذ...

ریچارت کاپوشچینسکی یکی از افسانه‌های روایتِ مستند و ناداستان...

دود شهر را گرفته. گوشه‌ای نشسته‌ام و آخرین کلماتِ خاطرات بهم...

هنوز و بعد بیش از شصت سال از انتشار کتابِ ای اچ کار درباره‌ی...

#معرفی_کتاب: #خانه‌ای_برای_همه ♦️داستان:«خانه ای برای همه» ح...

#معرفی_کتاب: #خانه‌ای_برای_همه ♦️داستان:«خانه ای برای همه» ح...

به یاد سلمان هراتی، قیصرامین پور و طاهره صفارزاده

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط