سرنوشت متصل
سرنوشت متصل
Part11
_داشتم با بچه ها گرم میگرفتم که رونا رفت سمت بالکن انگار حالش خوب نبود منم رفتم دنبال دستی بهش زدم که برگشت با چشای خمار و لپ های گل انداخته نگام کرد
مستی رونا؟
+نه بابا مست چیه؟
_مطمعنی؟
+میشه از اینجا بری؟
_چرا؟
+اون خانمومه بم گفت ازت دور بمونم (حالت مست و بچگانه) اون خانومه خیلی بی ادب بود
_وای خدا وقتی مستی از حالت عادی خیلی کیوتتتت هستی دیگه چیا گفت؟
+راستی جونگ کوک
_جونم
+هرزه کوچولو ینی چی؟
_کی اینو بهت گفته؟
+اون خانومه گفت از جونگ کوک دور بمون هرزه کوچولو
_بهش فکر نکن
یهو شیطون درونم گل کرد
راستی رونا اونی که بخاطرش اومدی اینجا بازیگر شی کیه؟
+یکی که خیلی دوسش دارم و عاشقشم جونمم هم میدم براش
_خب کیه؟
+یه پسر جذاب و خوشتیپ
_دیگه حرصمو در اوردی بگووو کیه دیگه داد*
+گریههههه*
_وای ببخشید نمیخاستم گریه کنی سریع بغلش کردم تا گریه نکنه و اروم شد
+دوسم نداری؟
_رونا چی داری میگی؟
+هیچی ولش من باید برم
_تو مســـ
~رونااااا وای دختر خوبی چقدر خوردی واییی اقای جؤن ببخشید حرف بدی که نزد
ما دیگه بریم بهتره سریع دست رونا رو گرفتم خدافظ اقای کیم
×بای بای
~سریع سوار ماشین شدیم و رفتیم وای دختره خر امیدوارم نریده باشی
رونا کل راه رو شعر میخوند و اصن به من گوش نمیداد رسیدیم رو کاناپه ولو شد و عروسک رو بغل کرد مث بچه ها خوابیده بود خیلی ناز بود
خبببب حالا وقت دوش گرفتنه
روای جونگ کوک
_خیلی حرفای عجیبی میزد
×هی جونگ کوک چی شده
_نایون باز دست گل به اب داده
×واتتت باز چی کار کرده
_به رونا گفته هرزه کوچولو اونم به دل گرفته مست کرد بعدشم.... وایسا منظورش از اون شخص نکنه منم؟
×کدوم شخص؟
_تهیونگ من میرم حواست به مهمونی باشه خیلی، کار مهمی دارم....
خوندن بدون لایک و کامنت حرااامممممم
نویسنده
https://wisgoon.com/xxvvc
#رمان #فیک #سناریو #وانشات
#جونگکوک #تهیونگ #جیهوپ #نامجون #جین #جیمین #شوگا #بی_تی_اس #ارمی
Part11
_داشتم با بچه ها گرم میگرفتم که رونا رفت سمت بالکن انگار حالش خوب نبود منم رفتم دنبال دستی بهش زدم که برگشت با چشای خمار و لپ های گل انداخته نگام کرد
مستی رونا؟
+نه بابا مست چیه؟
_مطمعنی؟
+میشه از اینجا بری؟
_چرا؟
+اون خانمومه بم گفت ازت دور بمونم (حالت مست و بچگانه) اون خانومه خیلی بی ادب بود
_وای خدا وقتی مستی از حالت عادی خیلی کیوتتتت هستی دیگه چیا گفت؟
+راستی جونگ کوک
_جونم
+هرزه کوچولو ینی چی؟
_کی اینو بهت گفته؟
+اون خانومه گفت از جونگ کوک دور بمون هرزه کوچولو
_بهش فکر نکن
یهو شیطون درونم گل کرد
راستی رونا اونی که بخاطرش اومدی اینجا بازیگر شی کیه؟
+یکی که خیلی دوسش دارم و عاشقشم جونمم هم میدم براش
_خب کیه؟
+یه پسر جذاب و خوشتیپ
_دیگه حرصمو در اوردی بگووو کیه دیگه داد*
+گریههههه*
_وای ببخشید نمیخاستم گریه کنی سریع بغلش کردم تا گریه نکنه و اروم شد
+دوسم نداری؟
_رونا چی داری میگی؟
+هیچی ولش من باید برم
_تو مســـ
~رونااااا وای دختر خوبی چقدر خوردی واییی اقای جؤن ببخشید حرف بدی که نزد
ما دیگه بریم بهتره سریع دست رونا رو گرفتم خدافظ اقای کیم
×بای بای
~سریع سوار ماشین شدیم و رفتیم وای دختره خر امیدوارم نریده باشی
رونا کل راه رو شعر میخوند و اصن به من گوش نمیداد رسیدیم رو کاناپه ولو شد و عروسک رو بغل کرد مث بچه ها خوابیده بود خیلی ناز بود
خبببب حالا وقت دوش گرفتنه
روای جونگ کوک
_خیلی حرفای عجیبی میزد
×هی جونگ کوک چی شده
_نایون باز دست گل به اب داده
×واتتت باز چی کار کرده
_به رونا گفته هرزه کوچولو اونم به دل گرفته مست کرد بعدشم.... وایسا منظورش از اون شخص نکنه منم؟
×کدوم شخص؟
_تهیونگ من میرم حواست به مهمونی باشه خیلی، کار مهمی دارم....
خوندن بدون لایک و کامنت حرااامممممم
نویسنده
https://wisgoon.com/xxvvc
#رمان #فیک #سناریو #وانشات
#جونگکوک #تهیونگ #جیهوپ #نامجون #جین #جیمین #شوگا #بی_تی_اس #ارمی
- ۷.۱k
- ۱۳ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۷)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط