صحنه داره اگه دوس نداری نخون

🔞صحنه داره اگه دوس نداری نخون🔞
#PART_3
#family_Jeon

#تابع_قوانین_ویسگون
#تابع_قوانین_ویسگون

هِی با حرفاش داشتم عصبی تر میشدم تحمل نکردم بلند شدم که برم

_عا پدر گفت باید باهم ارتباط داشته باشیم شمارتو بده

هوفف باشه.......(مثلا شمارشو گفت😂)
بعد اینکه شمارمو گفتم رفتم بیرون از عمارت نفس عمیقی کشیدم و رفتم تو ماشینم
اون پسر داشت دیوونم میکرد
شیشه ماشین رو کشیدم پایین یه نخ سیگار برداشتم روشنش کردم و شروع کردم به کشیدن به امید اینکه یکم آروم بشم که گوشیم پیام اومد برداشتم ببینم کیه
(اسلاید دوم صفحه چتِه) ....
گوشیم و انداختم صندلی کنارم و حرکت کردم سمت عمارتم

ته ویو*
وقتی مطمئن شدم پدر بزرگ نیست زنگ زدم جیمین
(جیمین~)

~الو

_الو جیمین میتونی بیای جلو عمارت؟

~آره میتونم

_پس منتظرم زود بیا من کار دارم

~اوکی فعلا

_فعلا
(قطع کردم)
از عمارت رفتم بیرون منتظر بودم که اومد سریع سوار ماشینش شدم

~انقد عجله داری؟

_آره پدر بزرگم اگه بفهمه دوباره دارم میرم بار میکشتم

~خب وقتی اون راضی نیست چرا دوباره با یه مرد میخوای س.س کنی؟

_جیمینا میشه حرکت کنی؟

~جواب سوالمو بده

_چون تا نتونم با اون دندون خرگوشی وارد رابطه بشم باید نیازم برطرف بشه

~از دست تو تهیونگ

_حرکت کن جیمینی

~باشه
جیمین حرکت کرد بعد 15 مین رسیدیم بار میخاستم پیاده بشم

~تهیونگی مطمئنی میخوای...

_عاره مطمئنم جیمینی

~اوکی من منتظرتم

_باشه
پیاده شدم رفتم داخل بار
تو آینه موهامو درست کردم بارم لبمو زدم و مث همیشه رفتم پذیرش(اگه اسمش پذیرش نیس من که تا حالا نرفتم بار نمیدونم😂)
_اتاق چند برا منه؟

•اتاق 5

لبخند زدم
_ممنونم

•خواهش میکنم

رفتم به سوی اتاق 5 رو تخت نشستم...
دیدگاه ها (۸)

🔞صحنه دار دوس نداری نخون گزارشم نکن همش الکیه🔞#family_Jeon#P...

#PART_5#family_Jeon+اون چجوری به این وضع افتاد؟ ~فشار رابطه ...

ــ ــ ــ ــ ــ ــ

@dianera.diaفالوشکنین تا دوباره به 700 برسه 🍪🙂💜

نفرین شیرین. پارت 1

همیشگی من

千卂ㄒ乇 ۲卩卂尺ㄒ : ۶شب بعد از خاموشی عمارت ساعت ۲۲ویو کریستینا بعد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط