(فقط قرار بود بردش باشی) part two
(فقط قرار بود بردش باشی) part two
کتشو درآورد
ا.ت گفت: داری چیکار میکنی
تهیونگ گفت: فقط خفه شو
و لباساشو در آورد و
تهیونگ گفت: آماده ای
ا.ت گفت: منظورت چیه
تهیونگ اومد نزدیکم و دستامو باز کرد شروع کرد به بوسیدنم من هم کنارش زدم
گفتم: چیکار میکنی
گفت: خفه شو که میبندمت
و محکم گرفتم وپرتم کرد رو تخت اومد روم خیمه زد لبمو هی گاز میگرفت و لباس منم در آورد و شروع کرد به بوسیدنم و همینجور مارک میزاشت
من هم داشتم از درد گریه میکردم و فهمیدم که این همه مدت با کی داشتم زندگی میکردم
یکی به گوشی تهیونگ زنگ زد
تهیونگ گفت:بله
و رفت
من هم با گریه سریع رفتم حموم و خودمو شستم
و هی داشتم تو حموم اشک میرختم که صدا در اتاق رو شنیدم
تهیونگ گفت: کجا رفتی
جواب ندادم
تهیونگ گفت: هنوز اولش بود بعد برم حموم
خواستم برم درو قفل کنم که اومد داخل و دستم گرفت برد بیرون
ا.ت گفت: تروخدا اذیتم نکن درد دارهه
تهیونگ گفت: خفه شو
و دوباره شروع کرد
نیم ساعت بعد
نیم ساعت بود داشت اذیتم میکرد و ولم نمیکرد
تهیونگ گفت: تموم شد بقیهش برای فردا
ا.ت گفت: ترو خدا بسه دیگه فردا نه دیگه
تهیونگ گفت: چیزی بگی همین الان دوباره شروع میکنما
ا.ت گفت: باشه غلط کردم
تهیونگ گفت: من کار دارم بعدا میام اینم گوشی جدیدت شماره منم داخلشه
کتشو درآورد
ا.ت گفت: داری چیکار میکنی
تهیونگ گفت: فقط خفه شو
و لباساشو در آورد و
تهیونگ گفت: آماده ای
ا.ت گفت: منظورت چیه
تهیونگ اومد نزدیکم و دستامو باز کرد شروع کرد به بوسیدنم من هم کنارش زدم
گفتم: چیکار میکنی
گفت: خفه شو که میبندمت
و محکم گرفتم وپرتم کرد رو تخت اومد روم خیمه زد لبمو هی گاز میگرفت و لباس منم در آورد و شروع کرد به بوسیدنم و همینجور مارک میزاشت
من هم داشتم از درد گریه میکردم و فهمیدم که این همه مدت با کی داشتم زندگی میکردم
یکی به گوشی تهیونگ زنگ زد
تهیونگ گفت:بله
و رفت
من هم با گریه سریع رفتم حموم و خودمو شستم
و هی داشتم تو حموم اشک میرختم که صدا در اتاق رو شنیدم
تهیونگ گفت: کجا رفتی
جواب ندادم
تهیونگ گفت: هنوز اولش بود بعد برم حموم
خواستم برم درو قفل کنم که اومد داخل و دستم گرفت برد بیرون
ا.ت گفت: تروخدا اذیتم نکن درد دارهه
تهیونگ گفت: خفه شو
و دوباره شروع کرد
نیم ساعت بعد
نیم ساعت بود داشت اذیتم میکرد و ولم نمیکرد
تهیونگ گفت: تموم شد بقیهش برای فردا
ا.ت گفت: ترو خدا بسه دیگه فردا نه دیگه
تهیونگ گفت: چیزی بگی همین الان دوباره شروع میکنما
ا.ت گفت: باشه غلط کردم
تهیونگ گفت: من کار دارم بعدا میام اینم گوشی جدیدت شماره منم داخلشه
۱۵.۴k
۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.