36
36
فردا
ا/ت
ا/ت: من الان چیکار کنم نمیدونم خیلی استرس دارم انگار یه غربیست میخوام برم باهاش سرقرار
سوآ: اول یه نفس عمیق بکش منو چونهو هم همین حسو داشتیم ولی دیگه خیلی باهم صمیمی هستیم راستی چونهو ازم خواستگاری کرد
ا/ت: واقعا؟
سوآ: اره یه ماه دیگه میخوایم ازدواج کنیم
ا/ت: مبارکه خب بگو من چیکار کنم
سوآ: تو اگه میخوای دوست پسرتو یعنی تهیونگ رو نگه داری باید خیلی چیزا رو بدونی
ا/ت: قبلش تو از وقتی که تهیونگ اومده دیدیش؟
سوآ: اره اومد پیش خودم و چونهو
ا/ت: خب داشتی میگفتی باید چیو بدونم؟
سوآ: بهش گیر نده
ا/ت: یعنی چی؟
سوآ: بهش اعتماد داشته باش
ا/ت: دارم
سوآ: بیش از حد بهش اعتماد کن اگه بفهمه بهش اعتماد داری بیشتر عاشقت میشه
ا/ت: من منظورتو نمیفهمم
سوآ: میگم بهت صبر کن ولی حواست باشه از اعتمادت سوءاستفاده نکنه که بخواد بره با یه دختر دیگه
ا/ت: فداش بشم وقت نمیکنه بره با یه دختر دیگه خیلی کار داره
سوآ: حواست بهش باشه
ا/ت: هست داره بهم زنگ میزنه چیکار کنم؟
سوآ: جوابش نده
ا/ت: چرا؟
سوآ: بزار یکم نگرانت بشه قدرتو بیشتر بدونه
ا/ت: همم باشه
تق تق تق
سوآ: کیه؟
ا/ت: نمیدونم خونه تو اومده
سوآ: تهیونگ
ا/ت: چی تهیونگ؟
سوآ: بیا داخل سلام
تهیونگ: سلام
ا/ت: تو اینجا چیکار میکنی؟
تهیونگ: خاله زنگ زد گفت بیام دنبالت
ا/ت: اها خب باشه
#فیک
#سناریو
فردا
ا/ت
ا/ت: من الان چیکار کنم نمیدونم خیلی استرس دارم انگار یه غربیست میخوام برم باهاش سرقرار
سوآ: اول یه نفس عمیق بکش منو چونهو هم همین حسو داشتیم ولی دیگه خیلی باهم صمیمی هستیم راستی چونهو ازم خواستگاری کرد
ا/ت: واقعا؟
سوآ: اره یه ماه دیگه میخوایم ازدواج کنیم
ا/ت: مبارکه خب بگو من چیکار کنم
سوآ: تو اگه میخوای دوست پسرتو یعنی تهیونگ رو نگه داری باید خیلی چیزا رو بدونی
ا/ت: قبلش تو از وقتی که تهیونگ اومده دیدیش؟
سوآ: اره اومد پیش خودم و چونهو
ا/ت: خب داشتی میگفتی باید چیو بدونم؟
سوآ: بهش گیر نده
ا/ت: یعنی چی؟
سوآ: بهش اعتماد داشته باش
ا/ت: دارم
سوآ: بیش از حد بهش اعتماد کن اگه بفهمه بهش اعتماد داری بیشتر عاشقت میشه
ا/ت: من منظورتو نمیفهمم
سوآ: میگم بهت صبر کن ولی حواست باشه از اعتمادت سوءاستفاده نکنه که بخواد بره با یه دختر دیگه
ا/ت: فداش بشم وقت نمیکنه بره با یه دختر دیگه خیلی کار داره
سوآ: حواست بهش باشه
ا/ت: هست داره بهم زنگ میزنه چیکار کنم؟
سوآ: جوابش نده
ا/ت: چرا؟
سوآ: بزار یکم نگرانت بشه قدرتو بیشتر بدونه
ا/ت: همم باشه
تق تق تق
سوآ: کیه؟
ا/ت: نمیدونم خونه تو اومده
سوآ: تهیونگ
ا/ت: چی تهیونگ؟
سوآ: بیا داخل سلام
تهیونگ: سلام
ا/ت: تو اینجا چیکار میکنی؟
تهیونگ: خاله زنگ زد گفت بیام دنبالت
ا/ت: اها خب باشه
#فیک
#سناریو
۴۷.۰k
۲۱ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.