Lucky-bloody
Lucky-bloody#
پارت ۳۵
+تو چرا هرجا میرم دنبالم میای؟
-چون این جزیره کوچیکه متاسفانه ربطی به دنبال کردن تو نداره
دوباره چشاتو میبندی و سعی میکنی ارامش داشته باشی
+خیلی خب حالا لطف کن تنهام بزار بزار ارامش داشته باشم یکم
-نمیخوام،منم میخوام بشینم لب ساحل
+برو یه سمت دیگه،ساحل به این بزرگی
-چرا من برم؟ خودت برو
+چون من اول اومدم اینجا
-مگه اینجارو خریدی؟
+تو فکر کن اره،چون میتونم
-ولی هنوز نخریدیش پس فعلا مال همس
نفس عمیقی از نا امیدی میکشی و غر میزنی
+ای کاش سریع درمان این بیماریه کوفتی رو پیدا کنن اصلا ازین وضع خوشم نمیاد
-اوهوم
+مخصوصا با وجود تو،ینی قراره تا دوازده روز پیشت بمونم تا نوبت ما بشه؟وای نه.....
-اوهوم
+من نمیتونم،تو خیلی از زامبیا بدتری نباید پیشت بمونم
-اوهوم
روتو میکنی سمتش
+کوفت اوهوم
دیدی دراز کشیده و دستشو گذاشته زیر سرش و هی میگه اوهوم،دستتو میکنی تو موهاتو و بهم میریزیشون و پاهتو محکم تکون میدی و نق میزنی
+دارم دیوونه میشم.....
-حرص نخور،باید عادت کنی حالا حالا ها بادیگاردتم
+تو اخراجی
-نیستم
+هستی
-یکی باید ازت مراقب کنه
+خودم بلدم
-دوباره باید بهت ثابت کنم نمیتونی؟
+منم باید دوباره ثابت کنم که توم زورت بهم نمیرسه؟
-من که خونسردم،تو انگاری نیاز داری تا بهت ثابت شه برای بار دوم
+بهم ثابت نمیشه
-باید بهت تجاوز کنم؟
+چه گه خوریا
-انگار واقعا تنت میخاره
بلند میشه و تورو براید استایل بغل میکنه
+داری چیکار میکنی؟ بزارم زمین
-بریم تو چادر میزارمت زمین
+نمیخوام،الان بزارم زمین
میرسید به چادر و میزارت زمین
-همینجا بگیر بخواب
خودش میره بیرون و زیپ چادر رو از بیرون میبنده
+هی،بیارم بیرون زودباش
-بهت ثابت شد نمیتونی کاری کنی؟
+میتونم همین الان چادر رو پاره کنم و بیام بیرون
-نمیتونی
+میتونم،میخوای ببینی؟
با پا شیرجه میزنی به چادر و پرت میشی بیرون،بلند میشی و میبینی کوک داره فرار میکنه،میدوی دنبالش و میگیریش
+ها چیشد ترسیدی که دیدی چادر رو پاره کردم؟
-چادر خیلی ضعیف بود
+چرت و پرت نگو
-ولی خودت بدبخت شدی
+چرا؟
-چون چادری که توش میخوابیدی رو پاره کردی
یهو مکث میکنی،تازه فهمیدی چیکار کردی
+وای نه......همش تقصیر توعه
-من چیکار کردم
+کفریم کردی
-تقصیر خودته که خونسردیتو حفظ نکردی
+داری میری رو مخم،کاری نکن جوری بزنمت صدای گاو بدی
-نمیتونی
+میخوای نشونت بدم
-نه،نمیخواد،دوباره دست گل به آب میدی
+وای...الان کجا بخوابم
-تو چادر من
+عمرا
-پس این بیرون از سرما یخ بزن
+تو بادیگردمی یکاری بکن
-تو که منو اخراج کردی
+ولی توم قبول نکردی
-پس میای تو چادرم؟
یکم فکر میکنی و میبینی نمیتونی تو این سرما بخوابی قطعا میمیری
+خیلی خب،ولی با فاصله اجتماعی
-خودمم نمیخوام بهت نزدیک شم
پارت ۳۵
+تو چرا هرجا میرم دنبالم میای؟
-چون این جزیره کوچیکه متاسفانه ربطی به دنبال کردن تو نداره
دوباره چشاتو میبندی و سعی میکنی ارامش داشته باشی
+خیلی خب حالا لطف کن تنهام بزار بزار ارامش داشته باشم یکم
-نمیخوام،منم میخوام بشینم لب ساحل
+برو یه سمت دیگه،ساحل به این بزرگی
-چرا من برم؟ خودت برو
+چون من اول اومدم اینجا
-مگه اینجارو خریدی؟
+تو فکر کن اره،چون میتونم
-ولی هنوز نخریدیش پس فعلا مال همس
نفس عمیقی از نا امیدی میکشی و غر میزنی
+ای کاش سریع درمان این بیماریه کوفتی رو پیدا کنن اصلا ازین وضع خوشم نمیاد
-اوهوم
+مخصوصا با وجود تو،ینی قراره تا دوازده روز پیشت بمونم تا نوبت ما بشه؟وای نه.....
-اوهوم
+من نمیتونم،تو خیلی از زامبیا بدتری نباید پیشت بمونم
-اوهوم
روتو میکنی سمتش
+کوفت اوهوم
دیدی دراز کشیده و دستشو گذاشته زیر سرش و هی میگه اوهوم،دستتو میکنی تو موهاتو و بهم میریزیشون و پاهتو محکم تکون میدی و نق میزنی
+دارم دیوونه میشم.....
-حرص نخور،باید عادت کنی حالا حالا ها بادیگاردتم
+تو اخراجی
-نیستم
+هستی
-یکی باید ازت مراقب کنه
+خودم بلدم
-دوباره باید بهت ثابت کنم نمیتونی؟
+منم باید دوباره ثابت کنم که توم زورت بهم نمیرسه؟
-من که خونسردم،تو انگاری نیاز داری تا بهت ثابت شه برای بار دوم
+بهم ثابت نمیشه
-باید بهت تجاوز کنم؟
+چه گه خوریا
-انگار واقعا تنت میخاره
بلند میشه و تورو براید استایل بغل میکنه
+داری چیکار میکنی؟ بزارم زمین
-بریم تو چادر میزارمت زمین
+نمیخوام،الان بزارم زمین
میرسید به چادر و میزارت زمین
-همینجا بگیر بخواب
خودش میره بیرون و زیپ چادر رو از بیرون میبنده
+هی،بیارم بیرون زودباش
-بهت ثابت شد نمیتونی کاری کنی؟
+میتونم همین الان چادر رو پاره کنم و بیام بیرون
-نمیتونی
+میتونم،میخوای ببینی؟
با پا شیرجه میزنی به چادر و پرت میشی بیرون،بلند میشی و میبینی کوک داره فرار میکنه،میدوی دنبالش و میگیریش
+ها چیشد ترسیدی که دیدی چادر رو پاره کردم؟
-چادر خیلی ضعیف بود
+چرت و پرت نگو
-ولی خودت بدبخت شدی
+چرا؟
-چون چادری که توش میخوابیدی رو پاره کردی
یهو مکث میکنی،تازه فهمیدی چیکار کردی
+وای نه......همش تقصیر توعه
-من چیکار کردم
+کفریم کردی
-تقصیر خودته که خونسردیتو حفظ نکردی
+داری میری رو مخم،کاری نکن جوری بزنمت صدای گاو بدی
-نمیتونی
+میخوای نشونت بدم
-نه،نمیخواد،دوباره دست گل به آب میدی
+وای...الان کجا بخوابم
-تو چادر من
+عمرا
-پس این بیرون از سرما یخ بزن
+تو بادیگردمی یکاری بکن
-تو که منو اخراج کردی
+ولی توم قبول نکردی
-پس میای تو چادرم؟
یکم فکر میکنی و میبینی نمیتونی تو این سرما بخوابی قطعا میمیری
+خیلی خب،ولی با فاصله اجتماعی
-خودمم نمیخوام بهت نزدیک شم
۱۵.۴k
۲۷ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.