مامان تهیونگ عه واا همونی خیلی ببخشید اما انگار نمیبینی عروست و نوه ...

𝗣𝗮𝗿¹¹⁶
𝗙𝗮𝗸𝗲 𝗻𝗮𝗺𝗲: 𝗬𝗮𝘀
𝘀𝗲𝗰𝗼𝗻𝗱 𝗰𝗵𝗮𝗽𝘁𝗲𝗿
مامان تهیونگ: عه واا! همونی خیلی ببخشید! اما انگار نمی‌بینی عروست و نوه ت چطوری دست تو دست هم نشستن....اونی که داره زندگیمون رو به گند میکشه این دختره پاپَتی هست که...
جونگ کوک: زن دایی بسه؟
با صدای دادِ جونگ کوک همه ساکت شدن.
اون‌قدر لبم رو گاز گرفتم که طعمِ شورِ خون توی دهنم پیچید.
استرس تمام وجودم رو گرفته بود و هنوز ریز ریز و بی‌صدا اشک می‌ریختم.
دستم هم میون دستِ جونگ کوک می‌لرزید.
صدای سوهی خانم با لرزشی از یکه خوردگی همراه شد:
مامان جونگ کوک: جونگ کوک داری چیکار میکنی؟
همونی بلند شد و به تندی گفت:
همونی: تمومش کنید، دیگه این بحث و جمع کنید، ا/ت عروس این خوانواده ست، یه روزی زنِ پسرم بود، ازش راضی بودم، دوسش داشتم، خواستم دوباره عروسم بشه.
سوهی خانم با تعجب گفت:
مامان جونگ کوک: يعنی چی مامان؟
بابای تهیونگ:اینجا چه خبره همونی؟
جونگ کوک: منو ا/ت ازدواج کردیم.
گفتنِ این حرف به‌قدرِ یک زلزله ی ده ریشتری بود.
اولش با پس لرزه ای آروم و همه توی شوک و ماتم فرو رفتن، اما بعد تبدیل شد به چيزی که حتی توی باورِ خودِ جونگ کوک هم نمی‌گنجید.
.
.
.
نشسته بودم و ریز اشک می‌ریختم.
اون‌قدر از درون تخریب شده بودم که حتی صدای گریه مم در نمی‌اومد.
جونگ کوک مقابلم ایستاده بود، با فاصله ای که به‌خاطر گریه هام حتی جرات نمی‌کرد باهام حرف بزنه.
صدای مادرش هنوز توی گوشم بود که بعد از شنیدنِ حقیقتِ منو جونگ کوک، چطوری از بین همه داد میزند:
" بمیری دختره نحس و شوم، داداشم و تو کُشتی با قدمِ کثیفت،حالا نوبت پسرمه؟ تو به چه جرأتی این کارو کردی، جونگ کوک، جونگ کوکم رو ازم گرفتی"
جونگ کوک دستاش رو می‌گرفت تا آرامش کنه.
داد می‌زد:
جونگ کوک: مامان بسه من خودم خواستم با ا/ت ازدواج کنم.
سیلی که باباش توی گوشش زد و بین جمع سکوت انداخت و من ماتم زده و منگ به ضرب دست سیلیش خیره شدم.
جونگ کوک هم توی شوک بود و هیچ صدایی از کسی درنمی‌اومد، اما کمی بعد جونگ کوک با صدای محکمی گفت:
جونگ کوک: ا/ت از الان به بعد دیگه کنارِ منه، اجازه نمیدم هیچکس بهش بی‌احترامی کنه.
سوهی خانم با گریه بلندی داد زد:
مامان جونگ کوک: خفه شو، خفه شو جونگ کوک، چرا به من نگفتی، چرا پای این دختره عوضی رو دوباره تو زندگیمون وا کردی...؟

•پارت صد و شانزدهم•
•یاس•
دیدگاه ها (۱)

𝗣𝗮𝗿¹¹⁷𝗙𝗮𝗸𝗲 𝗻𝗮𝗺𝗲: 𝗬𝗮𝘀𝘀𝗲𝗰𝗼𝗻𝗱 𝗰𝗵𝗮𝗽𝘁𝗲𝗿به سمت من یورش آورد تا موه...

های 🩷بچه ها اگه دوباره یه پارتی از فیک پاک بشه توی اینستا یه...

𝗣𝗮𝗿¹¹⁴𝗙𝗮𝗸𝗲 𝗻𝗮𝗺𝗲: 𝗬𝗮𝘀𝘀𝗲𝗰𝗼𝗻𝗱 𝗰𝗵𝗮𝗽𝘁𝗲𝗿منتظر بودم سوهی خانم یا شو...

𝗣𝗮𝗿¹¹³𝗙𝗮𝗸𝗲 𝗻𝗮𝗺𝗲: 𝗬𝗮𝘀𝘀𝗲𝗰𝗼𝗻𝗱 𝗰𝗵𝗮𝗽𝘁𝗲𝗿چشمام رو با تلخی بستم، اشک...

قلب یخیپارت ۱۰از زبان ا/ت:غذامون تموم شد منم میخواستم برم دس...

قلب یخیپارت ۱۲از زبان ا/ت:هم کنجکاو شده بودم هم ناراحت، نمید...

WISH MEET YOUPART 16ویو روز بعدادمین. ا/ت صبح زود بیدار شد و...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط