اوووف فقط جابه جا شده

#۱۳۱
اوووف فقط جابه جا شده
آروم در رو باز کردم و رفتم بیرون
اوووف این اولین مرحله
با قدمای بلند خودم و رسوندم به ایستگاه پرستاری که انتهای راهرو بود و باالخره سرویس و دیدم
رفتم داخل سرویس
هیچکس نبود
پس اشکان کووو؟
گند بزنن به این شانس
حالم داشت بهم میخورد که پابرهنه رو زمین نه چندان تمیزش راه میرفتم
زخم دستام میسوخت
کالفه شده بودم
ده دقیقه گذشته بود
اگه نرم
اگه دیر برسه
اگه امیر سر برسه
بدبختم
خدایا نزار دوباره روحیه ام داغون بشه
نزار امیدم ناامید بشه
همون موقع در سرویس باز شد
و من نگاهم ثابت موند تا در کامل باز بشه
امیر نباشه یه وقت?
در کامل باز شد
و اشکان رو دیدم
نفس حبس شده ام و آزاد کردم و به دیوار تکیه دادم
_ داشتم سکته میکردم
همینحوری که سریع اومد سمتم گفت
_ سالم خوبید؟ با نگهبان درگیری داشتم دیر شد
از داخل پاکتی که دستش بود یه روسری و چادر بیرون اورد داد بهم
_ بپوش زود
_ چادر؟
_ امیر دم دره بیمارستانه تازه آدماشم جدا کشیک میدن نکنه انتظار داری با همینا بری؟
منطقی بود حرفش
شالم رو با روسری عوص کردم و
چادر و انداختم رو سرم
_ کش داره بیارش تا روی پیشونیت تا صورتت پیدا نشه
دیدگاه ها (۱)

#۱۳۳همون کار رو کردم _ آماده ام بریم وقت نداریم دوباره دستش...

#134هم خندم گرفت لحنش بامزه بود هم دوست نداشتم بفهمن زندگیم ...

#۱۳۰_ امیر برو پسرم نگران نباش برو حاال پرستاره میادا. باالخ...

#۱۲۹ نخور اینا رو سرد شده صبر کن واست میرم غذا میگیرم قاشق و...

" Part-1 "

# اسیر _ ارباب PART _ 2 لئونارد: از حموم اومدم بیرون و سمت ک...

با نوری که خورد تو صورتم بیدار شدم رفتم سرویس بهداشتی کارای ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط