فیک کوک عشق سر سخت من
فیک کوک عشق سر سخت من
(پارت۱۷)
از زبان ات
گفتم باشه مشکلی ندارم البته دروغ گفتم معلومه که مشکل دارم از حرف و حدیث خوشم نمیاد اه بیخیال امشب باید سنگ تموم بزارم رفت لباس اینترنتی سفارش دادم اما تاشب بهم نمیرسید پس رفتم فروشگاه لباس خریدم اومدم خونه داشت شب میشد جی کی اومد گفت تا یه ساعت دیگه میریم گفتم حاضر شدم همه منتظر من پایین بودن لنز سبز گذاشتم یه رژ قرمز زدم لباسم که قرمزه چقدر خوب شده ادکالنمو زدم رفتم پایین همه منتظر من بودن همه وجی کی داشتن بهم نگاه میکردم رفتم پایین گفتم عزیزمممممم بریم گفت باشه حالا چرا قیافتو کج میکنی گفتم عجیجم ناز میکنم خب باهم رفتیم وقتی از ماشین اومدم پایین دست جی کی رو گرفتم رفتم داخل همه داشتن به منو جی کی نگاه می کردن خبر نگار اومد سمتم گفت شما باهمین جی کی گفت بله ما باهمیم گفت این درسته شما دوتا خانم بونارو به قتل رسوندید با عصبانیت گفتم اقای محترم راجب ما درست صحبت کنید ما فیلم دوربین مداربست رو پخش کردیم که بی گناهی جونگ کوک رو صابت می
کنه من ادمی نیستم سکوت کنم ازتون شکایت می کنم که به ما تحمت میزنید خبر نگار زمون عذر خواهی کرد جی کی گفت چه زبونی داری ها ولت می کردم خبر نگارم میزدی بهش گفتم هنوز کجایی اما
من تحمل ندارم بتو تحمت بزنن کوک ازم جدا شد همه سر گرم حرف زدن بودن بالای سرمو نگاه کردم یه سطل اب بود فهمیدم نقشه شون چیه ولی دید نداشت وسط بادکنک ها بود وایستاده بودم جونگ کوک اومد تا سطل کج شد رفتم کنار سطل اب ریخت پایین همه نگاه کردن ببین من خیس شدم اما جاخالی دادم گفتم اثلا زرنگ نیستین چند تا پسر اومدن گفتن جرعت داری دوباره بگو تا خواستم بزنمش کوک گفت عجیجم تو عرق میکنی ارایشت خراب میشه بسپرش به من کتشو داد دستم همه رو زد
(پارت۱۷)
از زبان ات
گفتم باشه مشکلی ندارم البته دروغ گفتم معلومه که مشکل دارم از حرف و حدیث خوشم نمیاد اه بیخیال امشب باید سنگ تموم بزارم رفت لباس اینترنتی سفارش دادم اما تاشب بهم نمیرسید پس رفتم فروشگاه لباس خریدم اومدم خونه داشت شب میشد جی کی اومد گفت تا یه ساعت دیگه میریم گفتم حاضر شدم همه منتظر من پایین بودن لنز سبز گذاشتم یه رژ قرمز زدم لباسم که قرمزه چقدر خوب شده ادکالنمو زدم رفتم پایین همه منتظر من بودن همه وجی کی داشتن بهم نگاه میکردم رفتم پایین گفتم عزیزمممممم بریم گفت باشه حالا چرا قیافتو کج میکنی گفتم عجیجم ناز میکنم خب باهم رفتیم وقتی از ماشین اومدم پایین دست جی کی رو گرفتم رفتم داخل همه داشتن به منو جی کی نگاه می کردن خبر نگار اومد سمتم گفت شما باهمین جی کی گفت بله ما باهمیم گفت این درسته شما دوتا خانم بونارو به قتل رسوندید با عصبانیت گفتم اقای محترم راجب ما درست صحبت کنید ما فیلم دوربین مداربست رو پخش کردیم که بی گناهی جونگ کوک رو صابت می
کنه من ادمی نیستم سکوت کنم ازتون شکایت می کنم که به ما تحمت میزنید خبر نگار زمون عذر خواهی کرد جی کی گفت چه زبونی داری ها ولت می کردم خبر نگارم میزدی بهش گفتم هنوز کجایی اما
من تحمل ندارم بتو تحمت بزنن کوک ازم جدا شد همه سر گرم حرف زدن بودن بالای سرمو نگاه کردم یه سطل اب بود فهمیدم نقشه شون چیه ولی دید نداشت وسط بادکنک ها بود وایستاده بودم جونگ کوک اومد تا سطل کج شد رفتم کنار سطل اب ریخت پایین همه نگاه کردن ببین من خیس شدم اما جاخالی دادم گفتم اثلا زرنگ نیستین چند تا پسر اومدن گفتن جرعت داری دوباره بگو تا خواستم بزنمش کوک گفت عجیجم تو عرق میکنی ارایشت خراب میشه بسپرش به من کتشو داد دستم همه رو زد
۳.۹k
۲۶ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.