همبازی من
🖤🖇🖤🖇🖤🖇🖤🖇🖤🖇
🖤🖇همبازی من🖇🖤
🖤🖇پارت دوازدهم 🖇🖤
جیهوپ دستمو گرفت و منو کشید سمت اتاق و منم عین گاو جیغ جیغ میکردم چرا منو میکشه سمت اتاق جیهوپ با شدت منو پرت کرد و گفت:تا مثل آدم نگی چته نمیارم از کنارم جم بخوری
_اره تو راست میگی
بی توجه به حرفم از اتاق رفت بیرون و درو قفل کرد ولی مگه من کم میاوردم
نشستم رو تخت یه لحظه به اتاق نگاه کردم فهمیدم آقا دوربین مخفی گذاشته پس زودتر دست به کار شدم و به سمت تراس رفتم با اینکه عمقش زیاد بود ولی من کونگ فوکارم بلخخرهه
با اون عمق زیاد از اونور بپر به اونور تا بلاخره به زمین رسیدم سریع آروم از بین باغچه رد شدم تا از حیاط گذشتم و کلا از خونه اومدم بیرون مثل جت شروع کردم به بدو بدو کردن و رسیدم به خیابون
دستمو تکون دادم و منتظر تاکسی ها شدم که با اولین تاکسی که اومد نشستم و منو رسوند به مقصد
بعد از اینکه رسیدم وارد حیاط خونه شدم که با دیدن خانم کیم آروم آروم به سمت اتاق میرفتم که جیغش بلند شد
خانم کیم:کجا کجا بچه پررووو تازه اومده اینجا
_پوووفففف
خانم کیم:کدوم گوری بودی از تاحالا
_خانم کیم میشه لطفاً دهنتون رو ببندین من الان خستم و اصلا حوصلتون رو ندارم و اینکه هیچ وقت تو زندگی یک آدم دخالت نکنین شاید اون دوست داشته باشه به سبک خودش زندگی کنه تا به سبک دیگران پس خواهش میکنم دیگه با من بحث نکنین
و با عصبانیت وارد انبار کوچیلوم شدم همون اتاقم
از کلافگی موندم چیکار کنم که یه لیوان شیشه رو برداشتم و زدم خورد کردم
🖤🖇🖤🖇🖤🖇🖤🖇🖤🖇
🖤🖇همبازی من🖇🖤
🖤🖇پارت دوازدهم 🖇🖤
جیهوپ دستمو گرفت و منو کشید سمت اتاق و منم عین گاو جیغ جیغ میکردم چرا منو میکشه سمت اتاق جیهوپ با شدت منو پرت کرد و گفت:تا مثل آدم نگی چته نمیارم از کنارم جم بخوری
_اره تو راست میگی
بی توجه به حرفم از اتاق رفت بیرون و درو قفل کرد ولی مگه من کم میاوردم
نشستم رو تخت یه لحظه به اتاق نگاه کردم فهمیدم آقا دوربین مخفی گذاشته پس زودتر دست به کار شدم و به سمت تراس رفتم با اینکه عمقش زیاد بود ولی من کونگ فوکارم بلخخرهه
با اون عمق زیاد از اونور بپر به اونور تا بلاخره به زمین رسیدم سریع آروم از بین باغچه رد شدم تا از حیاط گذشتم و کلا از خونه اومدم بیرون مثل جت شروع کردم به بدو بدو کردن و رسیدم به خیابون
دستمو تکون دادم و منتظر تاکسی ها شدم که با اولین تاکسی که اومد نشستم و منو رسوند به مقصد
بعد از اینکه رسیدم وارد حیاط خونه شدم که با دیدن خانم کیم آروم آروم به سمت اتاق میرفتم که جیغش بلند شد
خانم کیم:کجا کجا بچه پررووو تازه اومده اینجا
_پوووفففف
خانم کیم:کدوم گوری بودی از تاحالا
_خانم کیم میشه لطفاً دهنتون رو ببندین من الان خستم و اصلا حوصلتون رو ندارم و اینکه هیچ وقت تو زندگی یک آدم دخالت نکنین شاید اون دوست داشته باشه به سبک خودش زندگی کنه تا به سبک دیگران پس خواهش میکنم دیگه با من بحث نکنین
و با عصبانیت وارد انبار کوچیلوم شدم همون اتاقم
از کلافگی موندم چیکار کنم که یه لیوان شیشه رو برداشتم و زدم خورد کردم
🖤🖇🖤🖇🖤🖇🖤🖇🖤🖇
- ۱.۶k
- ۱۹ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط