Part6
#Part6
#آدمای_شرطی
🌸 🍃 🌸 🍃 🌸 🍃 🌸 🍃 🌸 🍃 🌸
بعد از یک عالمه بلایی که سرم اومد فهمیدم اون هکم کرده
میخواستم بازم به بابام بگم قید درس و دانشگاه و همه چی رو بزنم
ولی وقتی با تلفن خونه داشتم با بابام حرف میزدم به خیال اینکه اون نمیشنوه ولی شنید!
قبل از اینکه حرفی به بابام بزنم اس ام اس داد و تهدید به پخش کردن فیلم ها کرد
زندگیم برام غیر قابل تحمل شده بود
لپ تاپو دیگه روشن نکردم ، گوشیم رو عوض کردم و با یه سیم کارت جدید ولی همینکه گوشی و سیمکارت جدید رو روشن کردم برام اس ام اس اومد
"هیچ وقت نمیتونی ازم فرار کنی"
با دیدن پیامش گوشی تازه و نووم از دستام افتاد و جیغ بلندی کشیدم و مثل روانی ها شروع کردم به کندن موهام
باورم نمی شد
چطور انقدر سریع پیدام کرد؟
تمام دوربین هایی که تو خونم بود اعم از لپ تاپ، تلویزیون، گوشی همه رو پوشونده بودم جلوشون رو که منو نبینه ولی بعد یک هفته بازم اس ام اس داد
"بازم دارم میبینمت نمیتونی در بری، الان هم اون تاپ قرمز و شلوارک سفیدت خیلی بهت میاد"
اون شب تا صبح از شدت گریه و استرس یک ثانیه هم خوابم نبرد
تمام سواخ سنبه ها رو گشتم تا بدونم چه دوربین دیگه ای تو خونه هست که تونسته هکش کنه ولی هیچ دوربینی نبود
یه جوری شدم تو خونه هم لباس پوشیده و بسته میپوشیدم
اون حتی وقتی که میرفتم شهرستان هم منو میدید
بهم اس ام اس میداد
" این چه لباسیه پوشیدی ، این چه رژ لبیه زدی"
#آدمای_شرطی
🌸 🍃 🌸 🍃 🌸 🍃 🌸 🍃 🌸 🍃 🌸
بعد از یک عالمه بلایی که سرم اومد فهمیدم اون هکم کرده
میخواستم بازم به بابام بگم قید درس و دانشگاه و همه چی رو بزنم
ولی وقتی با تلفن خونه داشتم با بابام حرف میزدم به خیال اینکه اون نمیشنوه ولی شنید!
قبل از اینکه حرفی به بابام بزنم اس ام اس داد و تهدید به پخش کردن فیلم ها کرد
زندگیم برام غیر قابل تحمل شده بود
لپ تاپو دیگه روشن نکردم ، گوشیم رو عوض کردم و با یه سیم کارت جدید ولی همینکه گوشی و سیمکارت جدید رو روشن کردم برام اس ام اس اومد
"هیچ وقت نمیتونی ازم فرار کنی"
با دیدن پیامش گوشی تازه و نووم از دستام افتاد و جیغ بلندی کشیدم و مثل روانی ها شروع کردم به کندن موهام
باورم نمی شد
چطور انقدر سریع پیدام کرد؟
تمام دوربین هایی که تو خونم بود اعم از لپ تاپ، تلویزیون، گوشی همه رو پوشونده بودم جلوشون رو که منو نبینه ولی بعد یک هفته بازم اس ام اس داد
"بازم دارم میبینمت نمیتونی در بری، الان هم اون تاپ قرمز و شلوارک سفیدت خیلی بهت میاد"
اون شب تا صبح از شدت گریه و استرس یک ثانیه هم خوابم نبرد
تمام سواخ سنبه ها رو گشتم تا بدونم چه دوربین دیگه ای تو خونه هست که تونسته هکش کنه ولی هیچ دوربینی نبود
یه جوری شدم تو خونه هم لباس پوشیده و بسته میپوشیدم
اون حتی وقتی که میرفتم شهرستان هم منو میدید
بهم اس ام اس میداد
" این چه لباسیه پوشیدی ، این چه رژ لبیه زدی"
۲.۳k
۱۷ اسفند ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.