Part7
#Part7
#آدمای_شرطی
🌸 🍃 🌸 🍃 🌸 🍃 🌸 🍃 🌸 🍃 🌸
٣ساله عین عروسک داره باهام بازی میکنه
خسته شدم ، روانی شدم روانی
تاکسی جلوی در آپارتمان نگه داشت
کرایه رو پرداخت کردم و از ماشین پیاده شدم
میدونم باید چیکار کنم اومدم داخل و قفل رو بستم و نگاهی به در انداختم
اخه چطور ممکنه اومده باشه داخل؟
ممکنه اومده باشه داخل؟
یعنی تو خونم اومده و با من بوده؟
من حتی زنجیر هم مینداختم هرشب در رو قفل میکردم، چطور ممکنه آخه؟
من خوابم سبکه با صدای بوق ماشین ها بیدار میشم چه بریه به اینکه ...
به جنون رسیده بودم
باورم نمیشد بیخبر از خودم یکی باهام بوده
حالم از خودم بهم میخورد
اون حتی به دختـ.رانگیم هم رحم نکرد لامصب من چیکار کردم مگه ...
مانتو و شالم رو در اوردم و رفتم تو حموم
تیغ خالی نداشتم
یکی از ژیلتام رو با نوک چاقو باز کردم و یه لایه ی نازک تیغ رو برداشتم
لپ تاپم رو باز کردم و بردمش داخل حموم و برچسب جلو دربینش رو برداشتم
رو سکو ی بغل وان گذاشتمش تا از روبرو بتونه منو ببینه
رو بهش لباسام رو کامل در آوردم اصلاً ازش خجالت نکشیدم اصلاً !
اینهمه منو دیده تا کجاها پیش رفته ولی من حتی سایش رو هم ندیدم
منه احمق نفهمیده بودم و دیگه هم مهم نیست چطوری اینکار رو کرده!
آب رو باز کردم و منتظر موندم تا وان کوچیک حموم پر بشه
امیدوارم منو ببینه... و متوجه باز بودن دوربین بشه
#آدمای_شرطی
🌸 🍃 🌸 🍃 🌸 🍃 🌸 🍃 🌸 🍃 🌸
٣ساله عین عروسک داره باهام بازی میکنه
خسته شدم ، روانی شدم روانی
تاکسی جلوی در آپارتمان نگه داشت
کرایه رو پرداخت کردم و از ماشین پیاده شدم
میدونم باید چیکار کنم اومدم داخل و قفل رو بستم و نگاهی به در انداختم
اخه چطور ممکنه اومده باشه داخل؟
ممکنه اومده باشه داخل؟
یعنی تو خونم اومده و با من بوده؟
من حتی زنجیر هم مینداختم هرشب در رو قفل میکردم، چطور ممکنه آخه؟
من خوابم سبکه با صدای بوق ماشین ها بیدار میشم چه بریه به اینکه ...
به جنون رسیده بودم
باورم نمیشد بیخبر از خودم یکی باهام بوده
حالم از خودم بهم میخورد
اون حتی به دختـ.رانگیم هم رحم نکرد لامصب من چیکار کردم مگه ...
مانتو و شالم رو در اوردم و رفتم تو حموم
تیغ خالی نداشتم
یکی از ژیلتام رو با نوک چاقو باز کردم و یه لایه ی نازک تیغ رو برداشتم
لپ تاپم رو باز کردم و بردمش داخل حموم و برچسب جلو دربینش رو برداشتم
رو سکو ی بغل وان گذاشتمش تا از روبرو بتونه منو ببینه
رو بهش لباسام رو کامل در آوردم اصلاً ازش خجالت نکشیدم اصلاً !
اینهمه منو دیده تا کجاها پیش رفته ولی من حتی سایش رو هم ندیدم
منه احمق نفهمیده بودم و دیگه هم مهم نیست چطوری اینکار رو کرده!
آب رو باز کردم و منتظر موندم تا وان کوچیک حموم پر بشه
امیدوارم منو ببینه... و متوجه باز بودن دوربین بشه
۴.۰k
۱۷ اسفند ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.