رمانعشق

رمان:عشق🖤🩸
پارت:۳ 🖤🩸
+خب چی شده جوجه...؟
! میگم چرا تهیونگ بهم گف شاید روز تولدم نبینتم
+خبر خوبی برات دارم جوجه
! چی؟..
+تو قراره بری فرانسه...
!ب...برای چی؟
+بخاطر مدرست،از مدرسه زنگ زدن گفتن ک چون خیلی درست خوبه میتونی بری فرانسه
! تو هم باهام میای مگه نه؟..
+من نمیتونم بیام....هیچ کس نمیتونه باید ب تنهایی بری
! چ..چی...آخه چرا؟(گریه)
+ ا/ت می‌دونم سخته ولی مطمئنم از اونجا خوشت میاد هفته دیگه پرواز داری..
! ابجی...
+ جونم
! قول میدی تا من برنگشتم بچه دار نشی؟...
+باشه...قول میدم..
پرش زمانی به یک هفته بعد (ساعت ۱۲:۰۰)

ویو راوی:برای ا/ت این موضوع خیلی سخت بود....نمیتونست قبول کنه ک داره از خواهرش از تهیونگ یا هر کس دیگه ای دور میشه بیشتر از همه دلش برای تهیونگ تنگ میشد چون هرچیزی ک پدرش براش فراهم نمی‌کرد تهیونگ فراهم می‌کرد ا/ت با خانوادش خداحافظی کرد و سوار هواپیما شد و بعد از یک روز کامل به فرانسه رسید..اونجا بهش ی اتاق خواب کوچیکی دادن...ا/ت هیچ حس خوبی نداشت....چون مردم فرانسه نژاد پرست بودن و اذیت میشد...هر روز بیشتر از اذیت میشد و نمیتونست تحمل کنه خواهرش و مادرش و پدرش چند باری ب فرانسه اومدن اما هیچ وقت تهیونگ رو ندید حتی وقتی تماس تلفنی با خواهرش بر قرار میکرد تهیونگ رو نمی‌دید
_۱۰ سال بعد سال ۲۰۱۹_
ویو ا/ت
علامت جیهوپ-
علامت ا/ت+
+جیهوپ اوپاااا
-چیه؟..
+کیفم نمیدونی کجاست؟
-من از کجا بدونم؟...
+ببخشید ک باهات تو ی خونه زندگی میکنم..
-اخرین بار تو کمدت بود...
+الاااان نیسسست(عصبی)
-ببین منم میتونم عصبی بشما....
+ایشش..(رف تو اتاقش)جیغغغغغغغ
-چتهههههه؟..
+پیدا شددددددد
-😀😀
+من برم انقدر هم سیگار نکش..
-برو بچه خدافس
+بای بای...(رفت بیرون)

ویو جیهوپ
ا/ت رف از خونه بیرون رفتم سمت کیف پولش ۲۰ یورو برداشتم
-ببخشید بچه بعدا بهت پس میدم...
سریع آماده شدم ب سمت ی مغازه رفتم ی بستنی خریدم خوردم بعد رفتم سرکارم...(جیهوپ توی تعمیرگاه خودرو کار می‌کنه)
علامت رئیس جیهوپ @
@هی جیهوپ...دوباره دیر کردی
-ببخشید...رئیس من میتونم یک هفته مرخصی بگیرم؟..
@باشه....ولی بیشتر از یک هفته بشه اخراجی...
-چشم...ممنونم...
@فعلا برو سرکارت...
-چشم...
ویو تهیونگ

علامت تهیونگ +
علامت نامجون -
-‌ تبریک میگم تهیونگ
+ممنونم...(ذوق)
-اسمش چیه حالا؟
+موآ...اسم مناسب برای دختر من...
-اسم قشنگیه....
+ممنونم...
-حالا این کوچولو ر‌و کی میتونیم ببینیم؟..
+فردا موقعی ک سویون از بیمارستان مرخص بشه...
-اوهوم...
+من برم فعلا شناسنماش رو بگیرم....میبینمت
-باشه خدافس
+خدافس...
ادامه دارد...
دیدگاه ها (۱۷)

رمان:عشق🖤🩸پارت:۴ 🖤🩸ویو ا/ت(ساعت ۸:۳۰ توی فرانسه)علامت ا/ت +ع...

پارت ۶((فلش بک به فردا))رفتیم فرودگاه سوار هواپیما شدیم چند ...

پارت ۵((فلش‌ بک به سه سال بعد))ویو اتساعت رو نگاه کردم باید ...

رمان:عشق🖤🩸پارت: ۲ 🖤🩸! اره ولی من فقط ۸ سالمه دوست دارم بزرگ ...

love Between the Tides²⁹م: تو خونه ی ما براش نامه نوشته بودی...

love Between the Tides³⁰چند دقیقه بعد تهیونگ به سرعت رفتم سم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط