پارت ۱۰
پارت ۱۰
&خب حالا کارت چیه؟؟
/برو هرچه زودتر شماره جیا رو از توی دفترچه شماره همکلاسیا بگیر و بیا
&جیا کیه؟؟
&گفتم دیگه همکلاسیمون
&اهان.. باشه
/زود بیا
&وایسا ببینم برای چی شمارشو میخوای؟؟
از اول تا اخر ماجرارو براش تعریف کردم اونم رفت از دفتر مدیر دفترچه رو بیاره
/راستی مراقب ماشین باش خراب بشه ا.ت کلتو میکنه
&سعی میکنم مراقب باشم
/اوکی... وایسا چیییی؟؟ سعی میکنی صبر کن ببینم سعی میکنی؟؟
(کوک بدون حرفی دویید بیرون از خونه )
(بعد از چند دقیقه)
زینگ زینگ
صدای گوشیم میومد گوشی رو برداشتم دیدم کوکه جواب دادم
&الو
/میگم تهیونگ جیا روی زمین کنار دفتر مدیر افتاده
&چیییی؟؟
/اثری از خون یا رد گلوله و اینا هم نیست
/تو خودت سالمی؟؟
&اره من سالمم ولی اینجا طبق معمول نیست یکم عجیب ترسناکه
/عجله کن از اونجا بیا بیرون بیا سمت خونه ای که برای ا.ت بود
&کلید خونش چی پس؟؟
/داخل ماشین در داشبورد رو باز کن میبینی کلید رو
&اوکی
/بعد از اینکه رفتی در رو پشتت قفل کن منم الان میام اونجا
&من میترسم تهیونگاااا
/پس گوشیو قطع نکن و همینجوری اروم برو بیرون از مدرسه مراقب دوروبرت باش منم دارم حرکت میکنم که بیام همون خونه ای که گفتم
&اوکی
به لباسام نگاه کردم دیدم خوبن پس بلند شدم لبتاب رو گرفتمو گذاشتم تو کیف چندتا خوراکی و لباس برای اینکه اگه خطر رفع نشد امشب اونجا بمونیم برداشتم و زیپ کیف رو بستم کیف رو گذاشتم رو دوشم و با تمام سرعت دوییدم سمت خونه... تماس هنوز وصل بود و من سعی میکردم به کوک دلداری بدم تا اینکه از مدرسه فرار کرد و گفت تو راه همون خونس
&خب حالا کارت چیه؟؟
/برو هرچه زودتر شماره جیا رو از توی دفترچه شماره همکلاسیا بگیر و بیا
&جیا کیه؟؟
&گفتم دیگه همکلاسیمون
&اهان.. باشه
/زود بیا
&وایسا ببینم برای چی شمارشو میخوای؟؟
از اول تا اخر ماجرارو براش تعریف کردم اونم رفت از دفتر مدیر دفترچه رو بیاره
/راستی مراقب ماشین باش خراب بشه ا.ت کلتو میکنه
&سعی میکنم مراقب باشم
/اوکی... وایسا چیییی؟؟ سعی میکنی صبر کن ببینم سعی میکنی؟؟
(کوک بدون حرفی دویید بیرون از خونه )
(بعد از چند دقیقه)
زینگ زینگ
صدای گوشیم میومد گوشی رو برداشتم دیدم کوکه جواب دادم
&الو
/میگم تهیونگ جیا روی زمین کنار دفتر مدیر افتاده
&چیییی؟؟
/اثری از خون یا رد گلوله و اینا هم نیست
/تو خودت سالمی؟؟
&اره من سالمم ولی اینجا طبق معمول نیست یکم عجیب ترسناکه
/عجله کن از اونجا بیا بیرون بیا سمت خونه ای که برای ا.ت بود
&کلید خونش چی پس؟؟
/داخل ماشین در داشبورد رو باز کن میبینی کلید رو
&اوکی
/بعد از اینکه رفتی در رو پشتت قفل کن منم الان میام اونجا
&من میترسم تهیونگاااا
/پس گوشیو قطع نکن و همینجوری اروم برو بیرون از مدرسه مراقب دوروبرت باش منم دارم حرکت میکنم که بیام همون خونه ای که گفتم
&اوکی
به لباسام نگاه کردم دیدم خوبن پس بلند شدم لبتاب رو گرفتمو گذاشتم تو کیف چندتا خوراکی و لباس برای اینکه اگه خطر رفع نشد امشب اونجا بمونیم برداشتم و زیپ کیف رو بستم کیف رو گذاشتم رو دوشم و با تمام سرعت دوییدم سمت خونه... تماس هنوز وصل بود و من سعی میکردم به کوک دلداری بدم تا اینکه از مدرسه فرار کرد و گفت تو راه همون خونس
۲.۲k
۰۱ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.