تیرز رمان مالک نفس های تو
تـیرز رمـان مٰـالک نفٰس هـای تٰو
︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼⏜۪۪۪︵︵᷼⏜۪۪︵᷼
تیزر: شاهزادهٔ تاریکی و گلِ شکننده
در دنیایی که خورشید به آن راهی ندارد، عشق تنها با زنجیر معنا میشود.
او جونگکوک است.
سلطان بیرحم دنیای زیرین.مردی که با یک نگاه میتواند امپراتوریها را به زانو درآورد و با یک اشاره، نفسها را در سینه حبس کند. قدرت او بیکران است، ثروتش افسانهاست، اما قلبش… قلبی است که هیچ چیز را نمیشناسد جز تصاحب و تملک.او کارینا را میخواهد.
کارینا، آخرین بازماندهٔ یک خانوادهٔ اشرافی، که ثروتش در برابر امپراتوری کوک هیچ است. دختری که در یک شب، همه چیز را در یک تصادف مرموز از دست داد و اکنون، تنها ثروت کلانش، همردهٔ او با جونگکوک نیست. روح آزادهاش اما، برای او ارزشمندترین غنیمت است.اما چگونه میتوانی از دست کسی فرار کنی که مالک نفسهای توست؟
جونگکوک، این خدای دنیای تاریک، در نگاه اول، یکباره و برای همیشه، دیوانهوار عاشق او میشود. اما عشق او از جنس آهنگهای پاپ نیست. این عشق، بیمار، وسواسی و دارک است. عشقی که مرزهای رضایت و اراده را در هم میشکند.کارینا از او متنفر است. از آن نگاه های نافذ و مستکننده، از آن اقتداری که همه چیز را میبلعد. اما نفرت او، تنها هیزمی بر آتش جنون جونگکوک است.
و سپس، شب موعود فرا میرسد…
در یک مهمانی مجلل، در برابر چشمان صدها نفر، اما در سایهای که هیچ کس جرأت نگاه کردن به آن را ندارد، کارینا ناگهان دنیا را سیاه میبیند. عطرِ مسموم یک دستمال، آخرین چیزی است که به خاطر میآورد.وقتی چشمانش را باز میکند،در قفسی طلایی اسیر شده است.
عمارت خصوصی جونگکوک.
مکانی دورافتاده، امن و غیرقابل نفوذ. جایی که قوانین را او تعیین میکند و تنها یک قانون وجود دارد: «هرگز تو را از دست نخواهم داد.»
اکنون نبرد آغاز میشود.
نبردی میان عشقی مرگبار و آزادی.
آیا کارینا میتواند از این بهشتِ جهنمی فرار کند؟یا قلبش،برخلاف ارادهاش، شروع به تپیدن برای همان کسی خواهد کرد که زندانبانش است؟
رمان دارک رومانس مالک نفسهای تو به زودی توی چنلـم قرار میگـیره🌷✨
جایی که عشق، زیباترین شکل جنون است.
︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼⏜۪۪۪︵︵᷼⏜۪۪︵᷼
#بی_تی_اس
#فیک #سناریو
#جونگکوک #رمان
︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼⏜۪۪۪︵︵᷼⏜۪۪︵᷼
تیزر: شاهزادهٔ تاریکی و گلِ شکننده
در دنیایی که خورشید به آن راهی ندارد، عشق تنها با زنجیر معنا میشود.
او جونگکوک است.
سلطان بیرحم دنیای زیرین.مردی که با یک نگاه میتواند امپراتوریها را به زانو درآورد و با یک اشاره، نفسها را در سینه حبس کند. قدرت او بیکران است، ثروتش افسانهاست، اما قلبش… قلبی است که هیچ چیز را نمیشناسد جز تصاحب و تملک.او کارینا را میخواهد.
کارینا، آخرین بازماندهٔ یک خانوادهٔ اشرافی، که ثروتش در برابر امپراتوری کوک هیچ است. دختری که در یک شب، همه چیز را در یک تصادف مرموز از دست داد و اکنون، تنها ثروت کلانش، همردهٔ او با جونگکوک نیست. روح آزادهاش اما، برای او ارزشمندترین غنیمت است.اما چگونه میتوانی از دست کسی فرار کنی که مالک نفسهای توست؟
جونگکوک، این خدای دنیای تاریک، در نگاه اول، یکباره و برای همیشه، دیوانهوار عاشق او میشود. اما عشق او از جنس آهنگهای پاپ نیست. این عشق، بیمار، وسواسی و دارک است. عشقی که مرزهای رضایت و اراده را در هم میشکند.کارینا از او متنفر است. از آن نگاه های نافذ و مستکننده، از آن اقتداری که همه چیز را میبلعد. اما نفرت او، تنها هیزمی بر آتش جنون جونگکوک است.
و سپس، شب موعود فرا میرسد…
در یک مهمانی مجلل، در برابر چشمان صدها نفر، اما در سایهای که هیچ کس جرأت نگاه کردن به آن را ندارد، کارینا ناگهان دنیا را سیاه میبیند. عطرِ مسموم یک دستمال، آخرین چیزی است که به خاطر میآورد.وقتی چشمانش را باز میکند،در قفسی طلایی اسیر شده است.
عمارت خصوصی جونگکوک.
مکانی دورافتاده، امن و غیرقابل نفوذ. جایی که قوانین را او تعیین میکند و تنها یک قانون وجود دارد: «هرگز تو را از دست نخواهم داد.»
اکنون نبرد آغاز میشود.
نبردی میان عشقی مرگبار و آزادی.
آیا کارینا میتواند از این بهشتِ جهنمی فرار کند؟یا قلبش،برخلاف ارادهاش، شروع به تپیدن برای همان کسی خواهد کرد که زندانبانش است؟
رمان دارک رومانس مالک نفسهای تو به زودی توی چنلـم قرار میگـیره🌷✨
جایی که عشق، زیباترین شکل جنون است.
︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼⏜۪۪۪︵︵᷼⏜۪۪︵᷼
#بی_تی_اس
#فیک #سناریو
#جونگکوک #رمان
- ۱.۵k
- ۰۳ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط