چندپارتی
#چندپارتی
#درخواستی
#چان
P1
وفتی سرما خوردی و............
از صبح میشد که تب داشتی. و میدونستی چان امشب خونه نمیاد و کسی نیست که مراقبت باشه.پس با کلی غرغر از تخت اومدی پاین و خودت رو به آشپزخونه رسوندی . بخاطر تب بالات همه جا رو تار میدیدی و هر قرصی رو که برمیداشتی باید تا آرنج میکردی توی چشمت تا بتونی اسمش رو بخونی.
بالاخره قرص مورد نظر رو برداشتی و با یو لیوان آب خوردیش.
چون هیچ کاری نمیتونستی انجام بدی پتوی صورتیت رو از توی اتاق به همراه کنترل برداشتی و به سمت پذیرایی حرکت کردی و روی مبل دراز کشیدی،آهنگ مورد علاقت رو پلی کردی و سرت رو روی بالش قرار دادی تا بخوابی(میتونید آهنگ Back to black رو در نظر بگیرید🫠)
.
.
.
.
.
.
.
حدودای ساعت ۹ شب
.
.
.
در خونه رو با انداختن کلید باز کرد و با چراغ های خاموش و یک موزیک ملایم که توی فضای خونه پخش میشد مواجه شد .
میدونست فقط میتونی با آهنگ بخوابی و اصولا آدمی نبودی که این موقع بخوابی پس کمی نگران شد.
گل و شیرینی رو که خریده بود رو روی کمد گذاشت و شروع کرد به صدا کردن اسمت
_.......
#درخواستی
#چان
P1
وفتی سرما خوردی و............
از صبح میشد که تب داشتی. و میدونستی چان امشب خونه نمیاد و کسی نیست که مراقبت باشه.پس با کلی غرغر از تخت اومدی پاین و خودت رو به آشپزخونه رسوندی . بخاطر تب بالات همه جا رو تار میدیدی و هر قرصی رو که برمیداشتی باید تا آرنج میکردی توی چشمت تا بتونی اسمش رو بخونی.
بالاخره قرص مورد نظر رو برداشتی و با یو لیوان آب خوردیش.
چون هیچ کاری نمیتونستی انجام بدی پتوی صورتیت رو از توی اتاق به همراه کنترل برداشتی و به سمت پذیرایی حرکت کردی و روی مبل دراز کشیدی،آهنگ مورد علاقت رو پلی کردی و سرت رو روی بالش قرار دادی تا بخوابی(میتونید آهنگ Back to black رو در نظر بگیرید🫠)
.
.
.
.
.
.
.
حدودای ساعت ۹ شب
.
.
.
در خونه رو با انداختن کلید باز کرد و با چراغ های خاموش و یک موزیک ملایم که توی فضای خونه پخش میشد مواجه شد .
میدونست فقط میتونی با آهنگ بخوابی و اصولا آدمی نبودی که این موقع بخوابی پس کمی نگران شد.
گل و شیرینی رو که خریده بود رو روی کمد گذاشت و شروع کرد به صدا کردن اسمت
_.......
۴.۴k
۱۶ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.