درخواستی
#درخواستی
#چندپارتی
«وقتی باهات کات کرد و میفهمی ازش بارداری»
p³
یکی به شیشه ماشین تقی زد سرم رو از روی فرمون بلند کردم و به شیشه نگا کردم
٫حالتون خوبه
+ ام آره خوبم
گریه هام رو پاک کردم و ماشین رو روشن کردم و ب سمت آپارتمان روندم
«رسیدن ب آپارتمان»
کلیدای درو چرخوندم و در رو باز کردم وارد خونه شدم و چراغا رو روشن کردم
+ هعی دوباره پیش همیم
رفتم توی اتاقم و هرچی لباس و وسایل داشتم رو توی ی ساک ریختم.
دیگه حالم از این شهر مردمش و مردی که تظاهر ب دوست داشتنم میکرد متنفرم دیگه نمی خوام حتی ی ثانیه هم اینجا بمونم.. ساکم رو برداشتم و از آپارتمان زدم بیرون و ب سمت فرودگاه حرکت کردم....
« چند دقیقه بعد»
ماشین رو تو پارکینگ پارک کردم و چمدونم رو برداشتم وارد فرودگاه شدم
+ سلام ی بلیت ب ژاپن
«بلیت رو گرفت و سوار شد »
هواپیما شروع ب حرکت کرد از این بالا دنیا سرد بیرحم
چقدر کوچیک بود ....
+ بهتره من تو به ی جای بهتر بریم« دستش رو شکمشه»
ام خب عمو بزرگم ژاپن شرکت داره و بچه ای نداره برای همین ب من گفت اگه می خوای بیا اینجا تا مدیر شرکت کنمت و منم با خودم گفتم چ بهتر از این حداقل از دردام دورم...
هدفونام رو تو گوشم کردم آهنگ ملایمی پلی کردم و خوابیدم....
«چند ساعت بعد»
+«خمیازه»
+ چقدر خوابیدم ساعت چنده
ب ساعت نگا کردم هاااان ینی آنقدر خوابیدم ک نیم ساعت مونده ب ژاپن .
دوباره حالم بد شد و سریع رفتم دستشویی و بالا آوردم
دست و صورتم رو شستم و از دستشویی اومدم بیرون
سر جام نشستم..
«رسیدن ب ژاپن فرودگاه ژاپن»
با کیف دب در فرودگاه منتظر ماشین عموم بودم که
#چندپارتی
#تکپارتی
#بی_تی_اس
#کیم_تهیونگ
#چندپارتی
«وقتی باهات کات کرد و میفهمی ازش بارداری»
p³
یکی به شیشه ماشین تقی زد سرم رو از روی فرمون بلند کردم و به شیشه نگا کردم
٫حالتون خوبه
+ ام آره خوبم
گریه هام رو پاک کردم و ماشین رو روشن کردم و ب سمت آپارتمان روندم
«رسیدن ب آپارتمان»
کلیدای درو چرخوندم و در رو باز کردم وارد خونه شدم و چراغا رو روشن کردم
+ هعی دوباره پیش همیم
رفتم توی اتاقم و هرچی لباس و وسایل داشتم رو توی ی ساک ریختم.
دیگه حالم از این شهر مردمش و مردی که تظاهر ب دوست داشتنم میکرد متنفرم دیگه نمی خوام حتی ی ثانیه هم اینجا بمونم.. ساکم رو برداشتم و از آپارتمان زدم بیرون و ب سمت فرودگاه حرکت کردم....
« چند دقیقه بعد»
ماشین رو تو پارکینگ پارک کردم و چمدونم رو برداشتم وارد فرودگاه شدم
+ سلام ی بلیت ب ژاپن
«بلیت رو گرفت و سوار شد »
هواپیما شروع ب حرکت کرد از این بالا دنیا سرد بیرحم
چقدر کوچیک بود ....
+ بهتره من تو به ی جای بهتر بریم« دستش رو شکمشه»
ام خب عمو بزرگم ژاپن شرکت داره و بچه ای نداره برای همین ب من گفت اگه می خوای بیا اینجا تا مدیر شرکت کنمت و منم با خودم گفتم چ بهتر از این حداقل از دردام دورم...
هدفونام رو تو گوشم کردم آهنگ ملایمی پلی کردم و خوابیدم....
«چند ساعت بعد»
+«خمیازه»
+ چقدر خوابیدم ساعت چنده
ب ساعت نگا کردم هاااان ینی آنقدر خوابیدم ک نیم ساعت مونده ب ژاپن .
دوباره حالم بد شد و سریع رفتم دستشویی و بالا آوردم
دست و صورتم رو شستم و از دستشویی اومدم بیرون
سر جام نشستم..
«رسیدن ب ژاپن فرودگاه ژاپن»
با کیف دب در فرودگاه منتظر ماشین عموم بودم که
#چندپارتی
#تکپارتی
#بی_تی_اس
#کیم_تهیونگ
۲۱.۴k
۱۷ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.