ات: بگیر بخواب فردا حرف میزنیم

ات: بگیر بخواب فردا حرف میزنیم
جوی: باشه دختره احمق
جویی خوابید
جویی بهترین دوستمه تنها کسیه که باش خوش رفتارم
حاظرم جونمو براش بدم
تو فکر بودم که خوابم برد
صبح با صدای کوبیده شدن در بیدار شدم
جویی: چیشده کیع؟
ات: من برم در باز کنم
درو باز کرد
ات: چته صبحه ز..
ات: تو اینجا چه غلطی میکنی
--: دلت برام تنگ نشده
ات: ن گمشو برو
-- امد داخل
ات: گمشوووو برو ( داد و گریه)
جویی: هعی هعی برو بیروننن زودددد
-- : چیه اومدم دخترمو ببینم
ات: من دخترت نیستمممم بفهم( داد و گریه)
ب ا: دخترع هر&زه چه وضع حرف زدنه
ات: چی میخوای بگو برو
ب ا: پول لازم دارم
ات: الان من پول دارم که بت بدم
ندارم گمشو برو
ب ا جوییوچسبوند ب خودش چاقو گزاشت زیر گلوش ب ا: یا پول برام جور میکنی یا با دوستت خداحافظی کن
ات: باشه باشه اروم لاش س روز فرصت بده چقدپول میخوای؟
ب ا: ۳۰۰ ملیون وون
ات: چی چرا انقدر زیاد

ب ا: میتونی جور کنی یا ن
ات: ارع ارع میتونم ۳ روز فرصت بده
ب ا من س رروز دیه ۱۰ شب میام و ازت پول میخوام
ات: باشه باشه جور میکنم
ب ا رفت
جویی: دختر دیوونه شدی اون همه پول از کجا میخوای بیاری
ات: از اون مرده میگیرم کیم تهیونک( اسمش رو کارت شمارش بود)
& خب بریم توضیح بدیم بابای ات ی ادم عوضیه که ات واقعا ازش نفرت داره خاضره سر ب تن باباش نباشه
بابای ات مامان بار دار اتو کشت و ات و اواره کرد ات وقتی باباشو میبینه ی اخلال عصبی براش رخ میده که یاد روز مرگ مامانش میوفته&
ویو کوک
کوک: چیشد
ته: مطمعن باش میاذ برا مار
گوشی ته زنگ خورد
ته: بله بفرمایید
ات: منم لی ات
ته: او سلام خانم لی چطورید
ات: مرسی من پیشنهادتونو قبول مبکنم میشه امروز بیام تا با محل مارم اشنا شم؟
ته : بله حتما براتون لوکیشن میفرستم
ات: مرسی فعلا