Part:۴
Part:۴
ویو ات
ات: چرا برای چی
ته : خب تا اونجا که میدونم الان بیکاری من یعنی رفیقم ی خدمتمار خصوصی نیاز داره و اگه میخوای برو اونجا
ات: نخیرم نمیخواد من دیگه سر خر نمیخواممم بم دستور بده
ته: این شمارمه نظرت عوض شد زنگ بزنم حالا هم برو بیرون
ات پیاده شد
ات: دیوانسس
ات تا خونه با خودش خرف میزد
ایشش چه مرد رو مخی بود همش با لبخند خرف میزدد. اییی ولی چرا دروغ خیلی جذاب بود
رسیدم درو باز کردم برقا هاموش بود رفتم تو اتاق خواب جویی خوابیده بود فک کنم خیلی گریعه کرده این همه دستمال رو تخت دیمالارو جمع کردم رو تخت دراز کشیدم
که بیدار شد
جویی : کیی اومدیی
ات: الان
جویی: رضایت داد؟
ات: ن» داستانو گف«
جویی : هب زنگ بزنم
ات: نچ من نمیخوام کسی بم دستور بده
جویی: ولی خب چیکار کنیم
ویو ات
ات: چرا برای چی
ته : خب تا اونجا که میدونم الان بیکاری من یعنی رفیقم ی خدمتمار خصوصی نیاز داره و اگه میخوای برو اونجا
ات: نخیرم نمیخواد من دیگه سر خر نمیخواممم بم دستور بده
ته: این شمارمه نظرت عوض شد زنگ بزنم حالا هم برو بیرون
ات پیاده شد
ات: دیوانسس
ات تا خونه با خودش خرف میزد
ایشش چه مرد رو مخی بود همش با لبخند خرف میزدد. اییی ولی چرا دروغ خیلی جذاب بود
رسیدم درو باز کردم برقا هاموش بود رفتم تو اتاق خواب جویی خوابیده بود فک کنم خیلی گریعه کرده این همه دستمال رو تخت دیمالارو جمع کردم رو تخت دراز کشیدم
که بیدار شد
جویی : کیی اومدیی
ات: الان
جویی: رضایت داد؟
ات: ن» داستانو گف«
جویی : هب زنگ بزنم
ات: نچ من نمیخوام کسی بم دستور بده
جویی: ولی خب چیکار کنیم
۷.۶k
۰۸ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.