قسمت ۱۷۶
#قسمت ۱۷۶
دستمو گذاشتم روی سینه اش تا هولش بدم عقب و از این همه نزدیکی خودمو راحت کنه که خودشو بیشتر بهم
چسبوند..
پوست تَنِش داغ بود..
صدام ضعیف شده بود..
_ بروکنار امیر..
بی توجه به حرف من دستشو انداخت دوِر کمرمو خودشو بهم چسبوند..
داشتم تقال میکردم تا خودمو از بغلش بکشم بیرون..
از کمد جدا شدیمو همینجوری که منو سفت چسبیده بود و من تکون میخوردم دِر اتاق باز شدو مامان پری اومد داخل..
هم منو امیر هم مامان شوک زده همو نگاه میکردیم..
من زودتر به خودم اومدم خودمو بیشتر توی بغل امیر جا کردم و جیغ خفیفی از خجالت زدم..
دستمو گذاشتم روی سینه اش تا هولش بدم عقب و از این همه نزدیکی خودمو راحت کنه که خودشو بیشتر بهم
چسبوند..
پوست تَنِش داغ بود..
صدام ضعیف شده بود..
_ بروکنار امیر..
بی توجه به حرف من دستشو انداخت دوِر کمرمو خودشو بهم چسبوند..
داشتم تقال میکردم تا خودمو از بغلش بکشم بیرون..
از کمد جدا شدیمو همینجوری که منو سفت چسبیده بود و من تکون میخوردم دِر اتاق باز شدو مامان پری اومد داخل..
هم منو امیر هم مامان شوک زده همو نگاه میکردیم..
من زودتر به خودم اومدم خودمو بیشتر توی بغل امیر جا کردم و جیغ خفیفی از خجالت زدم..
۶.۴k
۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.