پارت

(پارت9)
ویو ات
صبح بلند شدم دلم خیلی درد میکرد کوک هم خونه نبود بلند شدم رفتم حموم ی دوش گرفتم اومدم لباس پوشیدم رفتم آشپزخونه ببینم آجوما چی درست کرده بوی غذا خورد بهم حالم بد شد رفتم دستشویی
آجوما اومد (علامت آجوما ✓)
✓ دخترم حالت خوبه؟ 
ات: آره خوبم بوی غذا خورد حالم بد شد
✓ دخترم نکنه تو حامله ای
ات:  نمیدونم
✓ وایسا برم بیبی چک بیارم
چند مین بعد
✓ بیا دختر
ات: مرسی
بیبی چک رو گرفتم دو تا خط امد یعنی حاملم
رفتم بیرون به آجوما گفتم بعد آجوما گفت
✓ میخوای بری دکتر؟  باهات بیام
ات: نه خودم میرم
(پرش زمانی به دکتر)

علامت دکتر ♡

♡ مبارک شما باردارید
ات:  واقعا؟(اشک ذوق) 
♡:  بله جنسیت بچه ماه دیگه معلوم میشه
ات:  ممنون خداحافظ
پرش زمان به خونه

کوک ویو
رفتم خونه دیدم ات نیست رفتم اتاق لباسم رو عوض کردم رفتم رو مبل نشتم و منتظر شدو ات بیاد
یک ساعت منتظر بود که صدای کلید در امد
ات: ا اومدی
کوک: اهم کجا بودی
ات: کوک
کوک:  هوم؟
ات نشست رو مبل
ات:  بیا رابطه رو تموم کنیم
(حمایت زیادددد پیلیززز😭)
دیدگاه ها (۱۱)

(پارت10)کوک: چی؟ چراااااا ات من بدون تو میمیرم نمیتونم ات لط...

(پارت۱)(ات، جیمین، و دوستای دانشگاه ات، دوست صمیمی ات لیا، ا...

(پارت8)کوک: اح لعنتی دیگه نمیتونم کامم رو نگه دارم بعد دستشو...

(پارت7)کوک: چرا دیگه دوستم نداری که نمیخای انجامش بدیات: کوک...

گل وحشی منپارت ۶ ویو اتخیلی واقعا درد داشتم که تهیونگ از اتا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط