کوک:رفتم از سندوق جعبه کمک هایه اولیرواوردم گوششو پانسمان
کوک:رفتم‌از‌سندوق‌‌جعبه‌کمک‌هایه‌اولیرواوردم‌گوششو‌پانسمان‌کردم
کوک:خدا‌لعنتم‌کنه‌بابچه‌خودم‌چیکار‌کردم(خدانکنه‌پسرم)
کوک:دخترم‌حالت‌خوبه
میون‌جئونگ:___
کوک:ببخشید‌نمیخوستم‌روت‌دست‌بلند‌کنم‌فقت‌یکم‌فشاری‌‌بودم
(خونه)
لونا:زنن‌در‌خورد‌کوک‌ومیون‌جئونگ‌بودن‌‌اومدن‌‌گوش‌میون‌جئونگ پانسمان‌شده‌بود
جی‌هوپ :عموجون‌جیشده
کوک:خب‌راستش
میون‌جئونگ:هیتی‌فدت‌گوشم‌گل‌کرد‌به‌تاب‌پاره‌شد‌بابایی‌برام‌پانسمان‌کرد(بغض)
میون‌جئونگ:من‌خوابم‌میاد‌بلم‌بخوابم
همه‌بجز‌کوک:باشه
تهیونگ:بچه‌ها‌بیاین‌کوک‌بیا
همه:بله
تهیونگ:زدی‌توگوشش‌منه‌نه
کوک:زدم‌ولی‌اعصبانی‌بودم‌نفهمیدم‌چیکارکنم
تهیونگ:باید‌ازدلش‌در‌بیاری
کوک:باشه
یون‌هی:بچه‌ها‌صدا‌گریه‌میاد
لونا:هممون‌رفتیم‌پشت‌در‌اتاق
کوک:خدا‌لعنتم‌کنه‌بابچه‌خودم‌چیکار‌کردم(خدانکنه‌پسرم)
کوک:دخترم‌حالت‌خوبه
میون‌جئونگ:___
کوک:ببخشید‌نمیخوستم‌روت‌دست‌بلند‌کنم‌فقت‌یکم‌فشاری‌‌بودم
(خونه)
لونا:زنن‌در‌خورد‌کوک‌ومیون‌جئونگ‌بودن‌‌اومدن‌‌گوش‌میون‌جئونگ پانسمان‌شده‌بود
جی‌هوپ :عموجون‌جیشده
کوک:خب‌راستش
میون‌جئونگ:هیتی‌فدت‌گوشم‌گل‌کرد‌به‌تاب‌پاره‌شد‌بابایی‌برام‌پانسمان‌کرد(بغض)
میون‌جئونگ:من‌خوابم‌میاد‌بلم‌بخوابم
همه‌بجز‌کوک:باشه
تهیونگ:بچه‌ها‌بیاین‌کوک‌بیا
همه:بله
تهیونگ:زدی‌توگوشش‌منه‌نه
کوک:زدم‌ولی‌اعصبانی‌بودم‌نفهمیدم‌چیکارکنم
تهیونگ:باید‌ازدلش‌در‌بیاری
کوک:باشه
یون‌هی:بچه‌ها‌صدا‌گریه‌میاد
لونا:هممون‌رفتیم‌پشت‌در‌اتاق
۹۱۲
۰۲ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.