🍷پارت94🍷
🍷پارت94🍷
"میسو"
از این که بحث اونو وسط کشید داغون تر شدم
+بحث اونو نکش وسط اونو نمیگم منظورم...اصلا ولش کن تو که نمیفهمی
از کنارش رد شدم که مچمو گرفت عصبی زل زدم بهش
_چیه ولت کنم که فرار کنی
اخم کردم و هیچی نگفتم راه افتاد و منم دنبال خودش کشید بیرون که رفتیم انگشتاشو دور انگشتام حلقه کرد با تعجب به دستمون نگاه کردم دستای بزرگ. داغ اون تو دستای کوچیک یخ من
چه تضاد قشنگی
سرمو تکون دادم منظورم این بود که چه مضخرف
بقیه مارو نگاه میکردن الان مثلا چی دارن میگن اخه
بعضیا چقد رو مخن
حتی نمیتونستم داد بزنم و بگم کمک این منو دزدیده چرا چون از تحدید کوک میترسیدم
کلا باید از این مرد ترسید
از بیمارستان اومدیم بیرون نمیدونستم اینجا کجاست ولی خوب نزدیک ترین بیمارستان به خونه جونگ کوک بود
جونگ کوک
اسمش باعث میشد داغ کنم منحرف بیشعور
داشتیم میرفتیم سمت یه موتور اسپرت و خیلی بزرگ
نگو این موتورشه وقتی دیدم کوک سوارش شد باور کردم موتوشه
شت
واقعا موتور قشنگیه منتطر نگام کرد
_نکنه منتظری دعوت نامه بفرستم مادمازل
لبخند شیطانی زدم و دست به سینه موندم
+فکر بدی نیست دعوت نامه بده بهم
لبخند کج زد
_حتما
فکر کنم بازم اشتباه کردم از موتور پرید پایین با ترس نگاش کردم که دوتا دستاشو گذاشت رو کمرم و بلندم کرد جیغ زدم
+چیکار میکن...
حرفم تموم نشده بود که محکم نشوندم رو موتور که باسنم نابود شد
+اخ
_اینم دعوت نامه عزیزم
با حرص نگاش کردم خودشم سوار شد تاحالا سوار موتور نشده بودم موتورو سفت چسبیدم یکم میترسیدم یه وقت نیوفتم
کوک موتورو روشن کرد با سرعت حرکت کرد
جیغ زدم ناخوداگاه چسبیدم به کوک و محکم گرفتمش
+اروم تر برو
اما از اونجایی که کوک به من علاقه شدیدی داره پس به یه ورشم نداشت و با سرعت بیشتری رفت
انقدر ترسیدم که دیگه هیچی جز زنده موندن برام مهم نبود
پس قشنگ دستامو دورش حلقه کردم و چشمامو بستم باد رسما داشت به صورتم شلاق میزد حتی یه کلاهم نداد بهم ، گرچه خودشم نزاشته بود
سفت بهش چسبیده بودم و حس میکردم و حس میکردم که ولش کنم میوفتم اونم از قصد تند تر میرفت و حتی یه ذره هم از سرعتش کم نمیکرد
با وایسادن موتور با ترس چشمامو باز کردم و از این که رسیدیم نفس راحتی کشیدم با تعجب به خونه نگاه کردم
این که خونه اون نیست
کوک سریع از موتور پیاده شد و نگام کرد
منم سریع پریدم پایین
+اینجا کجاست
_زندان جدیدت...
من اووومدممم😉😚💖💖💖💖💖💖
"میسو"
از این که بحث اونو وسط کشید داغون تر شدم
+بحث اونو نکش وسط اونو نمیگم منظورم...اصلا ولش کن تو که نمیفهمی
از کنارش رد شدم که مچمو گرفت عصبی زل زدم بهش
_چیه ولت کنم که فرار کنی
اخم کردم و هیچی نگفتم راه افتاد و منم دنبال خودش کشید بیرون که رفتیم انگشتاشو دور انگشتام حلقه کرد با تعجب به دستمون نگاه کردم دستای بزرگ. داغ اون تو دستای کوچیک یخ من
چه تضاد قشنگی
سرمو تکون دادم منظورم این بود که چه مضخرف
بقیه مارو نگاه میکردن الان مثلا چی دارن میگن اخه
بعضیا چقد رو مخن
حتی نمیتونستم داد بزنم و بگم کمک این منو دزدیده چرا چون از تحدید کوک میترسیدم
کلا باید از این مرد ترسید
از بیمارستان اومدیم بیرون نمیدونستم اینجا کجاست ولی خوب نزدیک ترین بیمارستان به خونه جونگ کوک بود
جونگ کوک
اسمش باعث میشد داغ کنم منحرف بیشعور
داشتیم میرفتیم سمت یه موتور اسپرت و خیلی بزرگ
نگو این موتورشه وقتی دیدم کوک سوارش شد باور کردم موتوشه
شت
واقعا موتور قشنگیه منتطر نگام کرد
_نکنه منتظری دعوت نامه بفرستم مادمازل
لبخند شیطانی زدم و دست به سینه موندم
+فکر بدی نیست دعوت نامه بده بهم
لبخند کج زد
_حتما
فکر کنم بازم اشتباه کردم از موتور پرید پایین با ترس نگاش کردم که دوتا دستاشو گذاشت رو کمرم و بلندم کرد جیغ زدم
+چیکار میکن...
حرفم تموم نشده بود که محکم نشوندم رو موتور که باسنم نابود شد
+اخ
_اینم دعوت نامه عزیزم
با حرص نگاش کردم خودشم سوار شد تاحالا سوار موتور نشده بودم موتورو سفت چسبیدم یکم میترسیدم یه وقت نیوفتم
کوک موتورو روشن کرد با سرعت حرکت کرد
جیغ زدم ناخوداگاه چسبیدم به کوک و محکم گرفتمش
+اروم تر برو
اما از اونجایی که کوک به من علاقه شدیدی داره پس به یه ورشم نداشت و با سرعت بیشتری رفت
انقدر ترسیدم که دیگه هیچی جز زنده موندن برام مهم نبود
پس قشنگ دستامو دورش حلقه کردم و چشمامو بستم باد رسما داشت به صورتم شلاق میزد حتی یه کلاهم نداد بهم ، گرچه خودشم نزاشته بود
سفت بهش چسبیده بودم و حس میکردم و حس میکردم که ولش کنم میوفتم اونم از قصد تند تر میرفت و حتی یه ذره هم از سرعتش کم نمیکرد
با وایسادن موتور با ترس چشمامو باز کردم و از این که رسیدیم نفس راحتی کشیدم با تعجب به خونه نگاه کردم
این که خونه اون نیست
کوک سریع از موتور پیاده شد و نگام کرد
منم سریع پریدم پایین
+اینجا کجاست
_زندان جدیدت...
من اووومدممم😉😚💖💖💖💖💖💖
۸۳.۵k
۰۹ خرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۵۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.