رمان شاهزاده اهریمن #پارت_7

عکس شخصیت فرید و نیما در اسلاید قرار گرفته.




#پارت_7




همه مون سمت صدا برگشتیم

یاخدااا این دیگه کیه؟‌؟؟
چ صدای داره انگار بعد مدت های طولایی داره حرف میزنه
تن صداش آروم بود ولی بی اندازه محکم
ی جوریه آدم می بینتش احساس میکنه گوز پیچ شده
لعنتـــــــی چشاشووو
من چش آبی دیدم ولی این...
حتی نمیتونم بگم چجوریه
موهاش اینقد مشکیه ک انگار رنگ خالی کرد رو سرش
اصلا حواسم نبود ک عین بز زل زدم بهش ک یهو نگام کرد
حس کردم قلبم واسه ی ثانیه نزد بعد دوباره با آخرین سرعتی ک داره داره میزنه
سرمو انداختم پایین تا دوباره نگاهم بهش نیوفته


یکی از پسرا: میشه خودت رو معرفی کنی؟

هنوز سنگینی نگاهش رو حس میکردم بعد چند لحظه صداش اومد ک گفت


$: جاوید.


برای ی دقیقه کلاس کلا تو سکوت بدی رفت
با تعجب سرمو گرفتم بالا
دیدم بچه های کلاس بهت زده دارن نگاش میکنن




راستین: احیاناً فامیلیت ک جاوید نیست ؟



جاوید: چرا هست.


بعد خیلی بی تفاوت ب قیافت مات زده بچه ها رفت رو صندلی پشت سری من نشست.

بقیه هنوز داشتن نگاش میکردن
انگاری همه ب جز من می‌دونستن اون کیه
هرچند جای تعجبی نداره
همه اینا از خانواده های پولدار و سرشناسی بودن مثل من با هزار مکافات و بدبختی و صدتا امتحان وارد اینجا نشدن ک

بعد چند دقیقه کلاس ب حالت قبل برگشت
انگار ن انگار ک جاوید نامی اومده.

انگاری این راستینه جز اکیپ رایان بود چون رو همون صندلی ک میخواستم بشینم نشست
بقیه هم فکر کنم جز اکیپشون باشن
بهتره زیاد سمتشون آفتابی نشم ک بعد بخواد برام دردسر درست بشه
من راحت وارد اینجا نشدم ولی با ی اشتباه ممکنه از اینجا بندازنم بیرون.



فکر میکردم بخاطر خصوصی بودن مدرسه و همین طور دانش آموزان برترش مدرسه آرومی باشه ولی خب انگاری هیچ چیز اون جوری ک تصورش رو میکردم نباشه
چون اینا کم مونده از دیوار هم برن بالا
ی تیکه های میندازن آدم از خودش هم خجالت میکشه.
همون لحظه صدای در اومد و دوتا آقا وارد شدن
یکی شون ک مسن تر بود گفت


*: سال تحصیلی جدید رو بهتون تبریک میگم امیدوارم سال خوبی رو کنار هم داشته باشیم
بعد یکم مکث گفت
ی موضوع دیگه هم اینه ک ما امسال دوتا دانش آموزان نخبه کشور رو داریم ک هر دوی اونا تو آزمون های کشوی رتبه اول و دوم رو کسب کردن .
ویهان جاوید رتبه یک کشور و ارمیا افشار رتبه دوم کشور اونم با اختلاف خیلی کم
و ما این افتخار رو داشتیم ک هردوی اونارو در مدرسه مون داشته باشیم
دیدگاه ها (۰)

رمان شاهزاده اهریمن #پارت_8

#رمان_شاهزاده_اهریمن_پارت9

رمان شاهزاده اهریمن #پارت_6

رمان شاهزاده اهریمن #پارت_5

پدر ناتنی من...part:³⁶𝗛𝘆𝘂𝗻𝗷𝗶𝗻:یادته جلوی چشم من ب مامانم تجا...

روانی منP38

هزارمین قول انگشتی را به یاد اور پارت دوم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط