پارت بیستم 🎶🧷
#پارتبیستم🎶🧷
مث هیولا ها میدوید!
واقعا دیگ داشتم میترسیدم ازش!
پله ها رو تند تند طی کردم و رسیدم اتاقم تا دستگیره درو بگیره درو قفل کردم!
یکی کوبید ب در و گف: باز کن این بی صاحابو!
من: هیی بی صاحاب نیستاااا صاحاب داره!
شاهان: بازش میکنی یا بشکنم بیام تو؟؟
من: حیفه کلی هزینه کردی برا این دراااا! نشکونی!
شاهان: دختره عنتر میگم باز کن درو!
من: باز کنم ک تو مث لولو منو میخوری!
داد زد: من توعه بدمزه رو نمیخورم!
من: خب ی ماه کتک نخوردنمو هم تضمین کردی! الان میخوای چیکار منو!؟
شاهان: بازکن کاریت ندارم!
من: قول بدهههه!
شاهان: قول مردونه!
درو باز کردم مظلوم نگاش کردم و لبامو غنچه کردم و چشاموچپ کردم!
یهو گوشمو گرفتو کشید !!!
شاهان: چرا اینقد مزه میریزی اخه؟؟؟
من: آیییی گوشم!
شاهان: جواب بده!
من: شوخی میکنم بی جنبه!
شاهان: خب الانم گوشت اینجوری کشیده میشه! اونقد میکشم مث گوش خر دراز بشه!
من: عاها مث گوشای تو؟؟؟
یهو محکم تر کشید!
من: عررررررر یواااااش!
شاهان: عاها این شد! یدونه هم عر بزنی ولت میکنم!
چپ چپ نگاش کردم!
گوشیمو ول کردم!
دستمو رو گوشم گذاشتم!
داغه دااااغ بود! رفتم جلو آینه و ب گوشم نگاه قرمز بود!
من: دیوونه ای؟ عقلت مشکل داره؟ ببین چیکار کردی! وحشی وحشی وحشی!!!
با اخم شدید نگام کرد و گف: اونی ک جلوت ایستاده ارباب ی شهره بزرگه! حواست هس داری چجوری برخورد میکنی؟؟ ب روت خندیدم سرتق شدی؟؟؟
خیلی بهم برخورد!
ناراحت شدمو سرمو پایین انداختم!
@Ekip_kera_sh
مث هیولا ها میدوید!
واقعا دیگ داشتم میترسیدم ازش!
پله ها رو تند تند طی کردم و رسیدم اتاقم تا دستگیره درو بگیره درو قفل کردم!
یکی کوبید ب در و گف: باز کن این بی صاحابو!
من: هیی بی صاحاب نیستاااا صاحاب داره!
شاهان: بازش میکنی یا بشکنم بیام تو؟؟
من: حیفه کلی هزینه کردی برا این دراااا! نشکونی!
شاهان: دختره عنتر میگم باز کن درو!
من: باز کنم ک تو مث لولو منو میخوری!
داد زد: من توعه بدمزه رو نمیخورم!
من: خب ی ماه کتک نخوردنمو هم تضمین کردی! الان میخوای چیکار منو!؟
شاهان: بازکن کاریت ندارم!
من: قول بدهههه!
شاهان: قول مردونه!
درو باز کردم مظلوم نگاش کردم و لبامو غنچه کردم و چشاموچپ کردم!
یهو گوشمو گرفتو کشید !!!
شاهان: چرا اینقد مزه میریزی اخه؟؟؟
من: آیییی گوشم!
شاهان: جواب بده!
من: شوخی میکنم بی جنبه!
شاهان: خب الانم گوشت اینجوری کشیده میشه! اونقد میکشم مث گوش خر دراز بشه!
من: عاها مث گوشای تو؟؟؟
یهو محکم تر کشید!
من: عررررررر یواااااش!
شاهان: عاها این شد! یدونه هم عر بزنی ولت میکنم!
چپ چپ نگاش کردم!
گوشیمو ول کردم!
دستمو رو گوشم گذاشتم!
داغه دااااغ بود! رفتم جلو آینه و ب گوشم نگاه قرمز بود!
من: دیوونه ای؟ عقلت مشکل داره؟ ببین چیکار کردی! وحشی وحشی وحشی!!!
با اخم شدید نگام کرد و گف: اونی ک جلوت ایستاده ارباب ی شهره بزرگه! حواست هس داری چجوری برخورد میکنی؟؟ ب روت خندیدم سرتق شدی؟؟؟
خیلی بهم برخورد!
ناراحت شدمو سرمو پایین انداختم!
@Ekip_kera_sh
۱.۸k
۲۱ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.