fake kook
fake kook
part*³²
دو ساعت بعد
م: ا.ت
ا.ت: بله
م: ما میخوایم بریم تو میای
تهیونگ: ا.ت تو بمون تا صبح نگاه فیلم میکنیم
ا.ت: باشه مامان من میمونم
م: باشه عزیزم
تهیونگ: بیا بریم تو اتاقم
ا.ت: همم تهیونگ من صبح باید برم سرکار
تهیونگ: فردا نرو زنگ بزن به رئیست
ا.ت: باشه
کوک: الو
ا.ت: الو سلام
کوک: سلام شما؟
ا.ت: ا.تم
کوک: اها ا.ت تویی
ا.ت: خواستم یه چیزی بگم
کوک: بگو
ا.ت: میشه فردا من نیام
کوک: حالت بده یا اتفاقی افتاده
ا.ت: نه چیزی نشده فقط اینه که میشه نیام
کوک: باشه
ا.ت: خیلی ممنونم
کوک: خواهش میکنم
تهیونگ: فیلم چی بزارم
ا.ت: هرچی گذاشتی ترسناک بزار
تهیونگ: باشه همم ا.ت
ا.ت: چیه
تهیونگ: چرا اینقدر راحت با رئیست حرف زدی
ا.ت: منظورت چیه
تهیونگ: باهاش صمیمی هستی
ا.ت: خب اره یکم صمیمی هستیم
تهیونگ: باتو فقط اینجوری یا باهمه
ا.ت: تو اصلا ندیدیش اخلاق نداره با کسی درست حرف نمیزنه من قبل از اینکه برم تو شرکتش دیده بودمش خیلی اخلاقش بد بود واقعا من نمیخواستم برم شرکت او که بعد فهمیدم ماله او چاره ای هم نداشتم
تهیونگ: میگی که قبلا اخلاقش خیلی باهات بد بوده ولی الان خوب شده
ا.ت: اره
تهیونگ: چطور تغییر کرد
ا.ت:بهش گفتم که نیاز به یه دوست دارم که درکم کنه بعد نشست کامل حرفامو گوش داد
تهیونگ: این پسره دوست داره
ا.ت: ها
تهیونگ: ا.ت خودت یکم فک کن اخلاقش یهو باهات خوب میشه معلومه دوست داره
ا.ت:😳😳مگه میشه
تهیونگ: اره حالا تو چی دوسش داری
ا.ت: من؟
تهیونگ: اره رئیستو دوس داری
جواب تهیونگ و ندادم یه لبخندی زد و گفت
تهیونگ: فیلم شروع کرد بیا ببینیم
#کوک
#فیک
#سناریو
part*³²
دو ساعت بعد
م: ا.ت
ا.ت: بله
م: ما میخوایم بریم تو میای
تهیونگ: ا.ت تو بمون تا صبح نگاه فیلم میکنیم
ا.ت: باشه مامان من میمونم
م: باشه عزیزم
تهیونگ: بیا بریم تو اتاقم
ا.ت: همم تهیونگ من صبح باید برم سرکار
تهیونگ: فردا نرو زنگ بزن به رئیست
ا.ت: باشه
کوک: الو
ا.ت: الو سلام
کوک: سلام شما؟
ا.ت: ا.تم
کوک: اها ا.ت تویی
ا.ت: خواستم یه چیزی بگم
کوک: بگو
ا.ت: میشه فردا من نیام
کوک: حالت بده یا اتفاقی افتاده
ا.ت: نه چیزی نشده فقط اینه که میشه نیام
کوک: باشه
ا.ت: خیلی ممنونم
کوک: خواهش میکنم
تهیونگ: فیلم چی بزارم
ا.ت: هرچی گذاشتی ترسناک بزار
تهیونگ: باشه همم ا.ت
ا.ت: چیه
تهیونگ: چرا اینقدر راحت با رئیست حرف زدی
ا.ت: منظورت چیه
تهیونگ: باهاش صمیمی هستی
ا.ت: خب اره یکم صمیمی هستیم
تهیونگ: باتو فقط اینجوری یا باهمه
ا.ت: تو اصلا ندیدیش اخلاق نداره با کسی درست حرف نمیزنه من قبل از اینکه برم تو شرکتش دیده بودمش خیلی اخلاقش بد بود واقعا من نمیخواستم برم شرکت او که بعد فهمیدم ماله او چاره ای هم نداشتم
تهیونگ: میگی که قبلا اخلاقش خیلی باهات بد بوده ولی الان خوب شده
ا.ت: اره
تهیونگ: چطور تغییر کرد
ا.ت:بهش گفتم که نیاز به یه دوست دارم که درکم کنه بعد نشست کامل حرفامو گوش داد
تهیونگ: این پسره دوست داره
ا.ت: ها
تهیونگ: ا.ت خودت یکم فک کن اخلاقش یهو باهات خوب میشه معلومه دوست داره
ا.ت:😳😳مگه میشه
تهیونگ: اره حالا تو چی دوسش داری
ا.ت: من؟
تهیونگ: اره رئیستو دوس داری
جواب تهیونگ و ندادم یه لبخندی زد و گفت
تهیونگ: فیلم شروع کرد بیا ببینیم
#کوک
#فیک
#سناریو
۱۰.۶k
۱۵ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.