چشمای قشنگ تو
#part84
چشمای قشنگ تو✨
ارسلان:دیانا دیاناااا پاشوووو
دیانا:ها اوم چی شده
ارسلان:پاشو ساعت ۵ونیمه حاضر شو ساعت ۷باید بریم
دیانا:داشتم خواب میدیدم؟
ارسلان:ها چی
دیانا:هیچـــی هیچـــــی
ارسلان:پاشو دیگگگ
دیانا:پاشدم باووو
ارسلان:میرم بیرون میام نبینم خوابیده باشیااا
دیانا:باشع باشع بروو
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#دیانا
وای چــــــه خوابی بود هم خوب بود هم بد بود واییی کاش واقعیت بود ولی ن وایییی نمدونم
پاشدم رفتم حموم و بیرون اومدم بعد روتین پوستم موهامو لخت کردم و یه شلوار بگ با یه مانتو بنفش کوتاه و شال مشکی و کفش مشکی بنفش انتخاب کردم بعد نشستم رو صندلی میز ارایشم و شروع کردم ارایش کردن وایییی چ ناز شدم با این ارایش دختروونه زود لبایم رو پوشیدم و یه کیف مشکیم انداختم رو دوشم و از اتاق بیرون رفتم
ـــــــــــــــــــــــــــ
مهشاد:اوفففف چی کردیییی
دیانا:اصن جونز
مهتا:ماشالله عزیزم برو پایین ارسلان منتظرته
دیانا:چشم ممنون خدافس
همه:خدافس
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#ارسلان
یه پیرهن مشکی با یه شلوار جین مشکی و کفش مشکی پوشیدم و ادکلن همیشگیو زدم
رفتم پایین و منتظر دیانا بودم که اومددد واییییی واقعا محشر شده بود
دیانا:بریم؟
ارسلان:اره اره بشین بریم
دیانا:درو بزن قفله
ارسلان:وایسا ی دقیقه
دیانا:سوئیچش رو جا گذاشتی
ارسلان:ار فک کنم بزا برم بیارمش
دیانا:طفلی اون ک میخوا زن ت بشـــه
ارسلان:اتفاقااا میشه خوشبخت ترین زن دنیا
دیانا:باشه بدو برو دیرمون شد
چشمای قشنگ تو✨
ارسلان:دیانا دیاناااا پاشوووو
دیانا:ها اوم چی شده
ارسلان:پاشو ساعت ۵ونیمه حاضر شو ساعت ۷باید بریم
دیانا:داشتم خواب میدیدم؟
ارسلان:ها چی
دیانا:هیچـــی هیچـــــی
ارسلان:پاشو دیگگگ
دیانا:پاشدم باووو
ارسلان:میرم بیرون میام نبینم خوابیده باشیااا
دیانا:باشع باشع بروو
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#دیانا
وای چــــــه خوابی بود هم خوب بود هم بد بود واییی کاش واقعیت بود ولی ن وایییی نمدونم
پاشدم رفتم حموم و بیرون اومدم بعد روتین پوستم موهامو لخت کردم و یه شلوار بگ با یه مانتو بنفش کوتاه و شال مشکی و کفش مشکی بنفش انتخاب کردم بعد نشستم رو صندلی میز ارایشم و شروع کردم ارایش کردن وایییی چ ناز شدم با این ارایش دختروونه زود لبایم رو پوشیدم و یه کیف مشکیم انداختم رو دوشم و از اتاق بیرون رفتم
ـــــــــــــــــــــــــــ
مهشاد:اوفففف چی کردیییی
دیانا:اصن جونز
مهتا:ماشالله عزیزم برو پایین ارسلان منتظرته
دیانا:چشم ممنون خدافس
همه:خدافس
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#ارسلان
یه پیرهن مشکی با یه شلوار جین مشکی و کفش مشکی پوشیدم و ادکلن همیشگیو زدم
رفتم پایین و منتظر دیانا بودم که اومددد واییییی واقعا محشر شده بود
دیانا:بریم؟
ارسلان:اره اره بشین بریم
دیانا:درو بزن قفله
ارسلان:وایسا ی دقیقه
دیانا:سوئیچش رو جا گذاشتی
ارسلان:ار فک کنم بزا برم بیارمش
دیانا:طفلی اون ک میخوا زن ت بشـــه
ارسلان:اتفاقااا میشه خوشبخت ترین زن دنیا
دیانا:باشه بدو برو دیرمون شد
۲.۹k
۱۹ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.