★هایبرید شیطون من★
★هایبرید شیطون من★
پارت ۲۷...
اون و امثال اون فقط یه گونه جهش یافته حیوون خونگی بودن و هیچوقت نمیتونستن موفق باشن یا به چیزی برسن چون این دنیا و همه چیزش مال آدماست و جونگوک توی این دنیا جایی نداشت.
وقتی صدایی از تهیونگ در نیومد نفسشو بیرون داد:
×فکر میکنم مستر کریسی دیگه جونگکوکی رو نمیخواد.
تهیونگ سرشو به طرف جونگکوک چرخوند و ابروهاشو توی هم داد:
_چرا این فکرو میکنی؟! هیونگ تو رو دوست داره من مطمئنم داری اشتبخ میکنی!
×اینجوری نیست تهیونگی من حسش میکنم.
_اشتباه حس میکنی پس!
جونگکوک نفسشو بیرون داد میفهمید تهیونگ فقط داره از هیونگش دفاع میکنه اما میدونست حق با خودشه ولی واقعا نمیتونست کاری کنه!
_مستر داره ازدواج میکنه و همسر مستر دلش هایبرید نمیخواد تهیونگی!
_وات؟! کریس نامزد کرده؟؟ چرا من خبر ندارم؟؟
توی جاش ایستاد و به جونگکوک نگاه کرد.
×مستر هفته پیش به پارتنرش حلقه داد.
خودم حرفاشو شنیدم که از مستر میخواست منو از جایی که اومدم پس بده و خب جونگکوکی ام دلش نمیخواد سربار کسی باشه!
ادامه دارد...
پارت ۲۷...
اون و امثال اون فقط یه گونه جهش یافته حیوون خونگی بودن و هیچوقت نمیتونستن موفق باشن یا به چیزی برسن چون این دنیا و همه چیزش مال آدماست و جونگوک توی این دنیا جایی نداشت.
وقتی صدایی از تهیونگ در نیومد نفسشو بیرون داد:
×فکر میکنم مستر کریسی دیگه جونگکوکی رو نمیخواد.
تهیونگ سرشو به طرف جونگکوک چرخوند و ابروهاشو توی هم داد:
_چرا این فکرو میکنی؟! هیونگ تو رو دوست داره من مطمئنم داری اشتبخ میکنی!
×اینجوری نیست تهیونگی من حسش میکنم.
_اشتباه حس میکنی پس!
جونگکوک نفسشو بیرون داد میفهمید تهیونگ فقط داره از هیونگش دفاع میکنه اما میدونست حق با خودشه ولی واقعا نمیتونست کاری کنه!
_مستر داره ازدواج میکنه و همسر مستر دلش هایبرید نمیخواد تهیونگی!
_وات؟! کریس نامزد کرده؟؟ چرا من خبر ندارم؟؟
توی جاش ایستاد و به جونگکوک نگاه کرد.
×مستر هفته پیش به پارتنرش حلقه داد.
خودم حرفاشو شنیدم که از مستر میخواست منو از جایی که اومدم پس بده و خب جونگکوکی ام دلش نمیخواد سربار کسی باشه!
ادامه دارد...
۵.۱k
۲۰ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.