پارت ۱۳
#پارت_۱۳
همنیجور نشسته بودم یهو یه عالمه اومدن همونجا!همه هم جنس مذکر!اولش پشیمون شدم از کارم ولی به خودم مسلط شدم و سلام کردن همه جوابمو دادن.حتی اون آقاهه(آرتین).ازش بعیده با اون اخماش جواب سلام منو بده.آنا چقد بیخود حرف میزنی اخموئه بیشعور نیست که.10 نفر بودن.دونه دونه خودشونو معرفی کردن:+من برسامم خواننده گروه
با لبخند گفتم_کیه که شمارو نشناسه؟
نفر بعدی+من عرفانم البته جلوی در افتخار آشنایی باهاتونو داشتم!
_بله خوشبختم
بعدی جلو اومد.وااااای خواننده مورد علاقم.یهو با ذوق گفتم:
_واااای شمایین؟
با خنده گفت:+بله منم
_خیلی از دیدنتون خوشحال شدم
+منمهمینطور
نفر بعدی اومد+من پرهامم همخوان گروه و همینطور گیتار الکترونیک
نمیدونم چرا اصن از این یکی خوشم نیومد.یجوری بود
بعدی+من شایانم ویولونیست.
بعدی+من امیر علی ام کیبورد و درامز.
بقیه هم اومدن خودشونو معرفی کردن.
آرتین گفت:+خب بچه ها آماده این؟
همه آماده بودن.
روبه من گفت:+شما آماده ای؟
_ب...بله
وا چرا هول شدم.
+خب شما اینجا بشینید.اینم نُتاتون.
نُتارو به پایه وصل کردم.یه نگاه بهشون انداختم خب خوبه
+شما یه تمرین برو!
_بله
شروع کردم و تا آخرش اون آهنگی که روبروم بودو زدم.آهنگ که تموم شد سرمو بالا گرفتم.همشون به غیر از آرتین با تعجب و تحسین نگام میکردن.
_بد بود؟
با این جملم همه برام دست زدن.
+عالی بود
نگاه کردم دیدم عرفانه
_مرسی!
دوبارع صدای آرتین اومد+خب بچه ها آماده شید
هرکی سرجای خودش نشست.سینا و برسام رفتن پشت یه میکروفون نشستن.عرفان رفت سمت جایگاه خودش.آرتین رفت پشت پیانو.بقیع هم سمت جای خودشون صدای آرتین اومد
+خب تیکه اول آهنگ با پیانو و ویولن شروع میشه سه نُت اینا که گذشت شما شروع میکنی که ریتم آهنگ شاد میشه.منظورش به من بود+تا جایی که علامت داره ادامه میدی و بعد قطع میکنی.سینا شروع میکنه بعد بیتی که قرار بود سینا بخونه رو تا یه جایی خوند+اینجا که رسید دوباره شما شروع میکنی.بقیه بچه هام کار خودشونو میدونن
_بعد یچیزی من تا آخر دیگه ادامه بدم؟
+بله شما دیگع کارو قطع نمیکنی
_بله چشم!
یه نگاه باحال بهم انداخت.+خب شروع میکنیم.
همزمن با شایان شروع کردن.حواسم بود سه تا نُتو که رفتن من شروع کردم.تا اونجا که قرار بود بزنم زدمو بعد قطع کردم.سینا همون تیکه رو خوند و دوباره من شروع کردم.و تا آخر زدم.آهنگ که تموم شدآرتین رو به من کرد وگفت:
+شما تو کار ضعیف بودی و البته ناهماهنگ
_جدی؟خب بهممیگفتین!
+دیگه نمیشد کارو قطع کرد.دوباره میریم،هماهنگ باشین.
_چشم
دوبارع یهدونه ازون نکاه باحالا بهم انداخت.دوبارع همون روال قبلی روپیش گرفتم.یهو آرتین قطع کرد آهنگو.یه دست پشت لبش کشید:+شما هماهنگ نیستی!
_چطور میگید هماهنگ نیستم خوبم دیگه!
ابروهاشون انداخت بالا:_شما نباید بگی!من باید بگم.
ایش
دوباره میگیریم.دوباره شروع کردبم وسط آهنگ دوباره آرتین آهنگو قطع کرد.صدای عرفان و سینا دراومد+آرتین هماهنگه دیگه!
صدای پر جذبهٔ آرتین اومد+نیست
همه از تحکم خرفش ساکت شدن.
(نظررررررر😇 😉 )
همنیجور نشسته بودم یهو یه عالمه اومدن همونجا!همه هم جنس مذکر!اولش پشیمون شدم از کارم ولی به خودم مسلط شدم و سلام کردن همه جوابمو دادن.حتی اون آقاهه(آرتین).ازش بعیده با اون اخماش جواب سلام منو بده.آنا چقد بیخود حرف میزنی اخموئه بیشعور نیست که.10 نفر بودن.دونه دونه خودشونو معرفی کردن:+من برسامم خواننده گروه
با لبخند گفتم_کیه که شمارو نشناسه؟
نفر بعدی+من عرفانم البته جلوی در افتخار آشنایی باهاتونو داشتم!
_بله خوشبختم
بعدی جلو اومد.وااااای خواننده مورد علاقم.یهو با ذوق گفتم:
_واااای شمایین؟
با خنده گفت:+بله منم
_خیلی از دیدنتون خوشحال شدم
+منمهمینطور
نفر بعدی اومد+من پرهامم همخوان گروه و همینطور گیتار الکترونیک
نمیدونم چرا اصن از این یکی خوشم نیومد.یجوری بود
بعدی+من شایانم ویولونیست.
بعدی+من امیر علی ام کیبورد و درامز.
بقیه هم اومدن خودشونو معرفی کردن.
آرتین گفت:+خب بچه ها آماده این؟
همه آماده بودن.
روبه من گفت:+شما آماده ای؟
_ب...بله
وا چرا هول شدم.
+خب شما اینجا بشینید.اینم نُتاتون.
نُتارو به پایه وصل کردم.یه نگاه بهشون انداختم خب خوبه
+شما یه تمرین برو!
_بله
شروع کردم و تا آخرش اون آهنگی که روبروم بودو زدم.آهنگ که تموم شد سرمو بالا گرفتم.همشون به غیر از آرتین با تعجب و تحسین نگام میکردن.
_بد بود؟
با این جملم همه برام دست زدن.
+عالی بود
نگاه کردم دیدم عرفانه
_مرسی!
دوبارع صدای آرتین اومد+خب بچه ها آماده شید
هرکی سرجای خودش نشست.سینا و برسام رفتن پشت یه میکروفون نشستن.عرفان رفت سمت جایگاه خودش.آرتین رفت پشت پیانو.بقیع هم سمت جای خودشون صدای آرتین اومد
+خب تیکه اول آهنگ با پیانو و ویولن شروع میشه سه نُت اینا که گذشت شما شروع میکنی که ریتم آهنگ شاد میشه.منظورش به من بود+تا جایی که علامت داره ادامه میدی و بعد قطع میکنی.سینا شروع میکنه بعد بیتی که قرار بود سینا بخونه رو تا یه جایی خوند+اینجا که رسید دوباره شما شروع میکنی.بقیه بچه هام کار خودشونو میدونن
_بعد یچیزی من تا آخر دیگه ادامه بدم؟
+بله شما دیگع کارو قطع نمیکنی
_بله چشم!
یه نگاه باحال بهم انداخت.+خب شروع میکنیم.
همزمن با شایان شروع کردن.حواسم بود سه تا نُتو که رفتن من شروع کردم.تا اونجا که قرار بود بزنم زدمو بعد قطع کردم.سینا همون تیکه رو خوند و دوباره من شروع کردم.و تا آخر زدم.آهنگ که تموم شدآرتین رو به من کرد وگفت:
+شما تو کار ضعیف بودی و البته ناهماهنگ
_جدی؟خب بهممیگفتین!
+دیگه نمیشد کارو قطع کرد.دوباره میریم،هماهنگ باشین.
_چشم
دوبارع یهدونه ازون نکاه باحالا بهم انداخت.دوبارع همون روال قبلی روپیش گرفتم.یهو آرتین قطع کرد آهنگو.یه دست پشت لبش کشید:+شما هماهنگ نیستی!
_چطور میگید هماهنگ نیستم خوبم دیگه!
ابروهاشون انداخت بالا:_شما نباید بگی!من باید بگم.
ایش
دوباره میگیریم.دوباره شروع کردبم وسط آهنگ دوباره آرتین آهنگو قطع کرد.صدای عرفان و سینا دراومد+آرتین هماهنگه دیگه!
صدای پر جذبهٔ آرتین اومد+نیست
همه از تحکم خرفش ساکت شدن.
(نظررررررر😇 😉 )
۲.۸k
۲۵ تیر ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.