پارت32
پارت32
ا.ت
یه نگاهی بهش کردم
جیمین: عشقم چرا جواب نمیدی از دست جوجوت ناراحتی
جیمین: راستی یه کمکی ازت میخوام
ا.ت: بفرمایید
جیمین: واسه فردا عروسی این کت و بیپوشم
یا این کتو
ا.ت: من اینجا اومدم اتاقتون رو مرتب کنم نه اینکه نظر بدم
تق تق
جیمین: کیه
+: منم
جیمین: عزیزم بیا داخل
+: این دختره کیه
جیمین:این آوردم فقط اتاقمو مرتب کنه همین
+: واسه فردا خوشحالی
جیمین: اینقدر خوشحالم که خوابم نمیبره
+: عزیزم من برم
جیمین: باشه قربونت برم خدانگهدار
+: خدانگهدار
جیمین:سریع کارو تموم کن
ا.ت: چشم
جیمین: شوخی کردم😂
نشستم همونجا شروع کردم به گریه کردن😭😭😭
جیمین: چیشد عزیزم
ا.ت: به من نگو عزیزم😭
جیمین: ببینمت چرا داری گریه میکنی
ا.ت: 😭😭
جیمین: عشقم گریه نکن قلبم میشکنه
ا.ت: برو برا عمت قلبت بشکنه😭😭
جیمین: ا.ت عزیزم چرا نمیگی چیشده
ا.ت: ولم کن چرا بهم میگی عزیزم😭😭
جیمین: عزیزم بخدا داشتم اینارو باهات شوخی میکردم فقط میخواستم ببینم ریکشنت چیه
ا.ت: عوضی😭
جیمین: گریه نکن دیگه ناراحت میشم بیبی
ا.ت: بزار گریه کنم😭😭
جیمین: من نمیزارم
ا.ت: میخوام برم پیش خواهرم نیلا
جیمین: اون تورو نمیشناسه
ا.ت: مثل یه خدمتکار میرم
جیمین: عزیز دلم من دوست دارم داشتم شوخی میکردم(برادر جیمین شوخی خوبی نبود😂)
ا.ت: ولی تو فردا میخوای باهاش ازدواج کنی
جیمین:نقشه ها دارم
ا.ت: خستم نکن حوصله ندارم😭
جیمین: عزیزم
ا.ت: مرض
جیمین: هرچی بهت نمیگم هی مرض
ا.ت:😭😭
جیمین: عشقم ❤
ا.ت:...
جیمین: چیشد خوبی منو ببخش فردا میخوام باش ازدواج کنم
ا.ت: خب به من چیه
جیمین: بگو که بخشیدیم
ا.ت: واقعا فکر کردی چطور میتونم ببخشمت
جیمین با دستای کوچولوش اشکام و پاک میکرد
#جیمین
#فیک
#سناریو
ا.ت
یه نگاهی بهش کردم
جیمین: عشقم چرا جواب نمیدی از دست جوجوت ناراحتی
جیمین: راستی یه کمکی ازت میخوام
ا.ت: بفرمایید
جیمین: واسه فردا عروسی این کت و بیپوشم
یا این کتو
ا.ت: من اینجا اومدم اتاقتون رو مرتب کنم نه اینکه نظر بدم
تق تق
جیمین: کیه
+: منم
جیمین: عزیزم بیا داخل
+: این دختره کیه
جیمین:این آوردم فقط اتاقمو مرتب کنه همین
+: واسه فردا خوشحالی
جیمین: اینقدر خوشحالم که خوابم نمیبره
+: عزیزم من برم
جیمین: باشه قربونت برم خدانگهدار
+: خدانگهدار
جیمین:سریع کارو تموم کن
ا.ت: چشم
جیمین: شوخی کردم😂
نشستم همونجا شروع کردم به گریه کردن😭😭😭
جیمین: چیشد عزیزم
ا.ت: به من نگو عزیزم😭
جیمین: ببینمت چرا داری گریه میکنی
ا.ت: 😭😭
جیمین: عشقم گریه نکن قلبم میشکنه
ا.ت: برو برا عمت قلبت بشکنه😭😭
جیمین: ا.ت عزیزم چرا نمیگی چیشده
ا.ت: ولم کن چرا بهم میگی عزیزم😭😭
جیمین: عزیزم بخدا داشتم اینارو باهات شوخی میکردم فقط میخواستم ببینم ریکشنت چیه
ا.ت: عوضی😭
جیمین: گریه نکن دیگه ناراحت میشم بیبی
ا.ت: بزار گریه کنم😭😭
جیمین: من نمیزارم
ا.ت: میخوام برم پیش خواهرم نیلا
جیمین: اون تورو نمیشناسه
ا.ت: مثل یه خدمتکار میرم
جیمین: عزیز دلم من دوست دارم داشتم شوخی میکردم(برادر جیمین شوخی خوبی نبود😂)
ا.ت: ولی تو فردا میخوای باهاش ازدواج کنی
جیمین:نقشه ها دارم
ا.ت: خستم نکن حوصله ندارم😭
جیمین: عزیزم
ا.ت: مرض
جیمین: هرچی بهت نمیگم هی مرض
ا.ت:😭😭
جیمین: عشقم ❤
ا.ت:...
جیمین: چیشد خوبی منو ببخش فردا میخوام باش ازدواج کنم
ا.ت: خب به من چیه
جیمین: بگو که بخشیدیم
ا.ت: واقعا فکر کردی چطور میتونم ببخشمت
جیمین با دستای کوچولوش اشکام و پاک میکرد
#جیمین
#فیک
#سناریو
۲۰.۰k
۲۱ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.