تک پارتی جونگ کوک درخواستی
تک پارتی کوک
کوک: ا.ت بهوش بیا
کوک:ا.ت ترو حدا بهوش بیا
فلش بک*
ویو ا.ت
هیچی برام روشن نبود چه اتفاقی داشت میفتاد یه شب بارونی
ا.ت:جونگ کوک!نجاتم بده
ا.ت:اینجا چه خبره؟
کوک:ولش کن ترو خدا
_هه قراره جلو چشمات عذاب بکشه
ا.ت:چ.چی شده؟
چرا جونگ کوک به صندلی بسته شده چرا من به این میله ها بسته شدم؟ این مرد کیه؟ چرا منو گرفته؟
کوک:منو شکنجه کن اون تو این قضیه بی گناهه
اون مرد بدون اینکه به حرفای کوک گوش کنه به سمت شلاق رفت
صدای گریه هام توی اتاق میپیچید
ا.ت:ولم کن*گریه
به سمتم اومد
با اولین ضربه ای که زد جیغم تو کال اتاق پیچید
ا.ت:*جیغ
ا.ت:جونگو کو بهم کمک کن *جیغ
کوک:ولش کن عوضی
_هم این اتفاقات تقصیر خودته جونگ کوک
ضربه هتی که میزد خیلی درد داشت کل اتاق پر از دادو فریادام شده بود
کوک: ولش کن بهت التماس میکنم
کوک:باشه قبول قبول میکنم تمام اون شرکتا ماله تو
_خوبه
دست از شلاق زدنم برداشت
بدنم تیکه تیکه بود چیزی نمیفهمیدم چشام بسته شد
پایان فلش بک*
کوک:ا.ت بهوش بیا همش تقصیر من بود باید مراقبت میبودم
کوک:تروخدا تو دیگه تنهام نزار
ا.ت:ک.کوک
کوک:ا.ت هاه خداروشکر حالت خوبه
ا.ت:او.اون کی بود
کوک: فعلا مهم اینه که حالت خوبه
....
جهت شفاف سازی:
اون مرد برادر خونده ی جونگ کوک بود ا.ت از برادر خونده ی کوک خبر نداشت
کوک: ا.ت بهوش بیا
کوک:ا.ت ترو حدا بهوش بیا
فلش بک*
ویو ا.ت
هیچی برام روشن نبود چه اتفاقی داشت میفتاد یه شب بارونی
ا.ت:جونگ کوک!نجاتم بده
ا.ت:اینجا چه خبره؟
کوک:ولش کن ترو خدا
_هه قراره جلو چشمات عذاب بکشه
ا.ت:چ.چی شده؟
چرا جونگ کوک به صندلی بسته شده چرا من به این میله ها بسته شدم؟ این مرد کیه؟ چرا منو گرفته؟
کوک:منو شکنجه کن اون تو این قضیه بی گناهه
اون مرد بدون اینکه به حرفای کوک گوش کنه به سمت شلاق رفت
صدای گریه هام توی اتاق میپیچید
ا.ت:ولم کن*گریه
به سمتم اومد
با اولین ضربه ای که زد جیغم تو کال اتاق پیچید
ا.ت:*جیغ
ا.ت:جونگو کو بهم کمک کن *جیغ
کوک:ولش کن عوضی
_هم این اتفاقات تقصیر خودته جونگ کوک
ضربه هتی که میزد خیلی درد داشت کل اتاق پر از دادو فریادام شده بود
کوک: ولش کن بهت التماس میکنم
کوک:باشه قبول قبول میکنم تمام اون شرکتا ماله تو
_خوبه
دست از شلاق زدنم برداشت
بدنم تیکه تیکه بود چیزی نمیفهمیدم چشام بسته شد
پایان فلش بک*
کوک:ا.ت بهوش بیا همش تقصیر من بود باید مراقبت میبودم
کوک:تروخدا تو دیگه تنهام نزار
ا.ت:ک.کوک
کوک:ا.ت هاه خداروشکر حالت خوبه
ا.ت:او.اون کی بود
کوک: فعلا مهم اینه که حالت خوبه
....
جهت شفاف سازی:
اون مرد برادر خونده ی جونگ کوک بود ا.ت از برادر خونده ی کوک خبر نداشت
۱۴۲.۵k
۰۸ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.