پارتــ چــهارمــ

پارتــ چــهارمــ
بلند شودم صورتم رو شستم و رفتم پایین خدایی خیلی خسته بودم دیدم کوک سر میز نشسته
-سلام بیداری شدی پس
ا/ت: هوم
-خب غذاتو بخور
ا/ت باشه
داشتیم غذا میخوردیم که گوشی کوک زنگ خورد
ویو کوک
داشتم غذا میخوردم که کوشیم زنگ خورد گوشی رو برداشتم و رفتم توی بالکن حرف زدم
علامت جنی&
الو چی میخوای جنی(اعصبانی)
&اون دختره هـ.ر.ز.ه. کیه تو خونه تو
به تو جه دختر یه فضول
&یکی رو میفرستم تا اون دختر رو مال خودش کنه حالا میگی نه نکاه کن
تو خیلی غلط میکنی اون دختر مال خودمه فهمیدی یا نه
&بلند شو بیا اینجا حرف بزنیم
همون جا صبر کن اومدم حالیت کنم
(ویو ا/ت)
دیم کوک داره توی بالکن حرف میزنه اخه جرا اسنقدر اعصبانیه؟ به من چه(اره به تو چه اصلا فضول اییش)
ویو کوک
سریع به خدمتکار ها کفتم کت منو بیارم سویچ ماشینم و رفتم
ویو ا/ت
دیدم کپک گف سویچ و ماشین من کت منو بیارم و خیلی اعصباتی رف بیرون خدایا این جش بود ای وای جرا دلم درد گرفت رفتم تو اتاق دیدم عادت ماهیانه شدم خدااا اخه الان چقدرم دلم درد میکنه هف
ویو کوک رفتم رسیدم خونه جنی
(جنی یک دختری هست که عاشق جونگ کوک هست و چندبار هم تا حالا به کوک گفته اما کوک فقط ا/ت دوست داره)
رفتم با جنی یک عالمه دعوا کردم و اومدم خونه با دست و پای خونی
ویو تو
منتظر کوک بودم نمیدونم چرا منتظر کپک بودم ولی دیدم ساعت ۱۲شب شد پ کوک کجاست چرا من اینقدر نگرانشم هفف دیدم در باز شد و کوک با دست و پای خونی اومد تو
ادامه پارت بعد..