part one

part one~~
چند پارتی
^^وقتی تبدیل شدید به کیوت ترین کاپل^^
ویو ات
با صدای نوتیف های گوشی بیدار شدم
به بدنم کش و قوسی دادم
گوشیو برداشتم که چشمم به پیام ها و تماس های ته افتاد
شت
کارم تمومه
گوشیو برداشتم و کال زدم بهش

سلام زنگ زد...
_سلامو زهر چرا گوشیو جواب نمیدی؟
چته ؟ خواب بودم خو
_ساعتو نگاه کردی؟
نه چرا چیزی شده؟
_تازه میگه چیزی شده؟ مگه قرار نبود بریم بیرون؟
اوه شت واقعا ببخشید یادم رفته بودم (با دستش میزنه تو سرش )
-ولش
نه چی رو ولش ۱۵ مین دیگه آماده ام بیا
_اوک دیر بیای میرم
باش باو
_فعلا
خدافس

از روی تخت بلند شدم و رفتم روتین رو انجام دادم یه لباس بلند مشکی پوشیدم
رفتم پایین که صدای بوق ماشین رو شنیدم

سلام واوو چه جذاب شدی
_جذاب بودم
خب کجا میریم ؟
_دوربین تو برداشتی؟
آره خب کجا میریم؟
_تو کاریت نباشه بهت بد نمیگذره
باشه پس

تو راه بودیم یه موزیک ملایم پخش میشد گوشیو در آوردم به یونا پیام دادم
سلام یونی
+سلام فندقم خوبی؟
اهوم
+کجایی بیام دنبالت بریم بار؟
نه بیرونم
+با کی ؟
با ته
+اوه پس من مزاحمتون نمیشم
نه بابا الکی برای خودت سناریو نساز فقط اومده دنبالم داریم میریم یه جایی بهم نگفته
+آره تو راست میگی منم باور کردم
نکن اصلا ولش چه خبر؟
+بحثو عوض نکن چرا نمیخوای بهش بگی ؟
بگم که چی اون هنو بورام رو دوست داره
+ات میفهمی چی میگی بورام ته رو میخاست نه ته بعدشم اون ۵ ساله فوت کرده چرا نمیخوای به ته اعتراف کنی؟
نمیدونم حسم اینه اصلا حوصله ندارم
لطفا بحث رو عوض کن
+باشه خود دانی
...
پایان ویو ات

"اسلاید ² استایل ات برای بیرون"
دیدگاه ها (۲)

part two~~چند پارتی ^^وقتی تبدیل شدید به کیوت ترین کاپل^^ویو...

part 9فلش بک به شبویو اتبعد از خرید با هانا رفتیم سمت بار بز...

part ⁸پایان فلش بکبا بی حوصلگی رفتم پایین تو آشپزخونه داشتم...

part ⁷ساعت ۱۲ بود که با سردرد عجیبی چشامو باز کردم رفتم wc و...

ات تو باتلاق ذهنی گیر کرده بود این اتفاق برای نمونه ۰۰۹ خیلی...

جیمین فیک زندگی پارت ۱۰۲#

فصل دوم ( چرا من؟) پارت اول🗿🎀ویو ات: بعد از اون موقع که سر م...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط