بین دو راهی ماندم و تو نمیدانی چه حس بدی دارد اینکه ن

بین دو راهی ماندم و تو ... نمیدانی چه حس بدی دارد اینکه ندانی ماندنی هستی یا رفتنی. شازده کوچولو می گفت گل من گاهی بداخلاق و کم حوصله و مغرور بود اما ماندنی بود و همین ماندنی بودنش بود که او را تبدیل به گل من کرده بود. حالا در این تاب بودن و نبودن هایت تکلیفم را نمیدانم... نمیدانم گل من هستی یا فقط در این شلوغی، خیلی خاص روییده ای تا توجه من را برای همیشه به خودت جلب کنی. لحظه ای به اخترکم بیا. بیا و این فکر و خیال های من را سامان بده و بعد ... بعد هرجایی که خواستی برو. خواستی کوچ کن. جایی که فکرم هم به تو نرسد یا اصلا همین جا بمان تا رویای دست نیافتنی ام باشی. شازده کوچولو می گفت تو مسئول آن می شوی که اهلی اش کرده ای. تو مسئول گلت هستی. اما کاش می فهمیدی هیچ سوالی سخت تر از همین سوالی نیست که مدتهاست فکرم را به خودش مشغول کرده است. همین سوالی که مدام از خودم می پرسم و هیچ جوابی برایش پیدا نمی کنم : راستی تو گل من هستی یا نه؟!


الهام جعفر نژاد
دیدگاه ها (۱)

چه فرقی میکند شاعری غمگین باشم یا باغبانی مغبون!؟ وقتی هیچ ک...

موسیقی خش خش برگ ها زیر قدم های رهگذران. نیمکت غروب، جایی بر...

کافیست یک بار به سراغت بیاید حسی به تلخی یک بلاتکلیفی ، آنگا...

فرقی نمیکند کجای جهان ایستاده باشی! فقط باید بدانی که خیال ر...

#کپشن پست دوم ببینیدبفرست برای کل زندگیت❤😍داستان شازده کوچول...

سناریودر خواستی وقتی بی حوصله ای و اونا خودشونو کیوت میکنن 🍃...

عکس بعد شخصیت جدیده است و اینکه وقتی خودم می خوام حرف بزنم ا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط