پارت

پارت۱۶
جونگکوک خیلی آشفته شده بود سریع از اتاقش بیرون وومد پسرا هنوز توی پذیرایی نشسته بودن وقتی چهره جونگکوک و دیدن با نگرانی پرسیدن
تهیونگ:هی چیشده
جونگکوک :بچه ها جین ائه درخطره ممکنه حتی بکشنش باید زودتر نجاتش بدیم
جیمین:اروم بشین ببینیم چی شده
جونگکوک:اونایی که بردنش با گوشیش زنگ زدن
گفتن بهتره زودتر نجاتش بدم وگرنه اتفاقای خوبی نمیوفته
نامجون:میتونیم از طریق گوشی ردشو بزنیم
جونگکوک:بریم پیش پلیس
وسریع رفتن پیش پلیس
پلیسا با استفاده از گوشی میخواستن ردشون و بزنن ولی با مشکل برخوردند گوشی دردسرس نبود مثل اینکه گوشی و ازبین برده بودند
جونگکوک:گندش بزنن
نامجون:یعنی راهی نیست
پلیس:نه گوشی و سیمکارت کاملا ازبین رفتن نمیتونیم رد گوشی رو بزنیم متاسفم
جونگکوک بدون اینکه حرفی بزنه از اداره پلیس خارج شد و بقیه هم به دنبالش راه افتادن
جونگکوک:ولی صبر کنین هیچ صدای ماشینی نمیومد
جین :یعنی چی
جونگکوک:یعنی مطمئنم توی شهر نبودن اخه هیچ صدایی نمیومد به غیر از جیغ و داد های جین ائه
شوگا:حتما خارج از شهر بردنش
جیهوپ:این کاملا مشخصه چون اگه توی شهر بود و حتی توی یه خونه توی یه منطقه از شهر بودن حتما یکی صدای جیغ و داد جین ائه رو میشنید و گزارش و به پلیس میداد
جیمین:موافقم
نامجون:باید بیرون شهر دنبالش بگردیم
تهیونگ:بیاین از فردا دنبالش بگردیم الان مطمئنن چیزی پیدا نمیکنیم
جین:حق با تهیونگه جونگکوک فردا دنبالش میگردیم الان بهتره بریم خونه
جونگکوک:باشه(ناراحت)
.................
دیدگاه ها (۱)

پارت۱۷اونا به خونه رفتن ولی بهتر بود از امشب دنبال جین ائه م...

پارت۱۸اونا همینطور توی درختا میگشتن همه پراکنده شده بودنساعت...

پارت۱۵*مدت زمانی که جونگکوک مشغول پیدا کردن جین ائه بود وضعی...

پارت۱۴جونگکوک به اعضا خبر گم‌شدن جین ائه رو داد و همچنین گفت...

تک پارتی بی تی اس 🌙وقتی عضو هشتمی و خانوادت زیاد بهت فشار می...

زندگی با خنده ( نقشه)سارا: نقشت چیه؟نگار: باید بزاریم جیمین ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط