پارت45
#پارت45
من ازت متنفر نیستم
با بغض نگاهش کردم
-شوگا اینجا چخبره؟ اون واقعا صدای یه خانم بود؟
شوگا: نترس ات اون چیزی که فکر میکن نیست.. فقط یچیز خیلی بدتره
فقط لطفا زود لباساتو بپوش و بیا پایین خاهش میکنم
کاری نکن و دنبال این حرفش سریع از اتاق زد بیرون
و منم با دهن باز فقط زل زده بودم به جای خالیش
خدایا داشتم دیوونه میشدم
به زور با دردی که داشتم از رو تخت بلند شدم و به طرف کمد رفتم
یه بلوز حریر صورتی که تا بالای باسنم بود داوردم و تنم کردم
استیناش بلند بود و از بالا به پایین پیوسته پف میکرد
یه شلوار لی تنگم پوشیدم
موهامو شونه کردم و بالای سرم بستم
واقعا نمیدونستم دارم برای کی اینجوری تیپ میزنم
دل شوره بدی افتاده بود به جونم
بعد پوشیدن لباسام از اتاق خارج شدم ولی زیر دلم وحشتناک درد میکرد
نیم نگاهی به سالن کردم
یه خانم مسن تقریبا 50 ساله میزد
کنارشم یه پسر قد بلند خیلی خونسرد درحالی که دستاش تو جیبش بود وایساده بود آروم از پله ها پایین امدم
که با صدای تق تق کفشام متوجه من شدن و نگاهشون و دوختن بهم
با خجالت و دل شورع به طرفشون رفتم کنار شوگا وایسادم و سری تکون دادم
زنه از بالا تا پایینم و نگا کرد و بعد نکاهشو دوخت به شوگا
+عروسم اینه؟
واتتتت گفت عروسم؟ یا امیر لموعمنین اینجا چخبرع؟؟؟؟
.............
شرط
۲۵لایک
۶۰کامنت
من ازت متنفر نیستم
با بغض نگاهش کردم
-شوگا اینجا چخبره؟ اون واقعا صدای یه خانم بود؟
شوگا: نترس ات اون چیزی که فکر میکن نیست.. فقط یچیز خیلی بدتره
فقط لطفا زود لباساتو بپوش و بیا پایین خاهش میکنم
کاری نکن و دنبال این حرفش سریع از اتاق زد بیرون
و منم با دهن باز فقط زل زده بودم به جای خالیش
خدایا داشتم دیوونه میشدم
به زور با دردی که داشتم از رو تخت بلند شدم و به طرف کمد رفتم
یه بلوز حریر صورتی که تا بالای باسنم بود داوردم و تنم کردم
استیناش بلند بود و از بالا به پایین پیوسته پف میکرد
یه شلوار لی تنگم پوشیدم
موهامو شونه کردم و بالای سرم بستم
واقعا نمیدونستم دارم برای کی اینجوری تیپ میزنم
دل شوره بدی افتاده بود به جونم
بعد پوشیدن لباسام از اتاق خارج شدم ولی زیر دلم وحشتناک درد میکرد
نیم نگاهی به سالن کردم
یه خانم مسن تقریبا 50 ساله میزد
کنارشم یه پسر قد بلند خیلی خونسرد درحالی که دستاش تو جیبش بود وایساده بود آروم از پله ها پایین امدم
که با صدای تق تق کفشام متوجه من شدن و نگاهشون و دوختن بهم
با خجالت و دل شورع به طرفشون رفتم کنار شوگا وایسادم و سری تکون دادم
زنه از بالا تا پایینم و نگا کرد و بعد نکاهشو دوخت به شوگا
+عروسم اینه؟
واتتتت گفت عروسم؟ یا امیر لموعمنین اینجا چخبرع؟؟؟؟
.............
شرط
۲۵لایک
۶۰کامنت
۲۳.۱k
۱۲ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۲۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.