عشق حقیقی قسمت

عشق حقیقی قسمت ²²
جین هم از ناراحتی و طرز گفتن یون‌ها ناراحت شده بود و بغض کرده بود شاید هیچ کس نمیدونست ولی جین از اعماق قلبش جیسو رو دوس داشت بیاید بگیم عشق دوران کودکی و عشق اول جین جیسو بود .... .
دکتری ک جای یون‌ها ادامه عمل رو انجام داده بود اومد بیرون یون‌ها با شتاب رفت سمت دکتری ک جای اون عمل خواهرش رو انجام داده بود ... .
" هیونگ چی شد ...؟ خواهرم زندس ؟ "
★دکتری ک ادامه عمل جیسو رو انجام داده دوست یون‌ها از دوران دبیرستانه اسمش سول هست ★
SOL:
" هیونگ خواهرت قبلن تصادف کرده ؟ "
YONHI:
" فکر نمی‌کنم...اتفاقی افتاده ؟"
SOL:
" خانوادت رو بیار برای همشون توضیح میدم "
YONHI:
"باشه...!"
یون‌ها همه خوانواده رو جمع کرد همه ب سول سلام کردن و نشستن
SOL:
" خب اول از همه میخوام بگم سخت ترین عمل تو عمرم رو داشتم ... بعد از اون میخوام بگم‌ ک خانم کیم جیسو قبلا ی تصادف داشته ک تو اون تصادف کل مهره های ستون فقرات ، جناغ ، و سینه همه خورد شدن تنها شانسی ک از اون تصادف آورد این بود ک سریع ب بیمارستان منتقل شد و کل ناحیه بالا تنه تا گردنش رو پلاتین گذاشتن و بعد خانم کیم برای دیده نشدن بخیه ها اون بخش هارو خالکوبی و تتو کردن اگه رو گردن و ترقوش هم نگاه کرده باشین می‌بینید ولی روی ترقوه ی زخم خیلی کوچیک و جزئی میبینم ک تتو کرده روش رو و نزدیک های شاهرگ هم ی تتو هست روی جای بخیه زده شده الان هم ب علت شک و خون زیادی ک ازش رفته و ضربه یکدفعه ای ک ب سرش خورده فعلا ب هوش نمیاد و ممکنه تو کما باشه تا چند وقت این هم در نظر بگیریم‌ک بدن خانم کیم خیلی ضعیف هست و ی‌پرونده پزشکی هم توی این بیمارستان و ی بیمارستان دیگه توی خارج شهر دارن مایلید بدونید بخاطر چی بودن این پرونده ها؟ "
YONHI:
" هیونگ الان همه نگران هستن هر چی میدونی بگو بهمون "
SOL:
" اوکی ... خب پرونده ای ک تو بیمارستان اینجا داره واسه حمله پانیک ، حمله قلبی و همین عمل قبلیش و این عمل جدیده و پرونده ای ک تو بیمارستان خارج شهر داره برای حمله عصبی و تنگی نفس هست این هم اضافه کنم ک امکان مرگ مغزی وقتی تو کما هست وجود داره ... فعلا تو بخش مراقبت های ویژه هست الان هم فقد روزی ی نفر اونم با روپوش مخصوص ب‌مدت ⁵ دیقه میتونه ببینتش بقیه از پشت شیشه هم میتونن ببیننش امروز هیچ کس نمیتونه بره داخل فقد از پشت شیشه میتونید ببینیدش از فردا ی نفر ی نفر ی نفر میتونید برید داخل ... سوال دیگه ای داشتید از یون‌ها بپرسید اون ی پا استاده برای خودش [ روی شونه یون‌ها میزنه و میره ] "
همه مات و مبهوت مونده بودن ک اون دختر چن بار زیر تیک جراحی رفته چقدر مشکل و مریضی داره چقدر درد کشیده کسایی ک دلشون از جنس سنگ بود هم قلبشون ب رحم میومد ....
دیدگاه ها (۰)

عشق حقیقی قسمت ²³ روز ها می گذشت هفته ها می‌گذشت ماه هم گذشت...

عشق حقیقی قسمت ²⁴جین داشت میرفت دکتر خبر کنه ک یون‌ها دستش ر...

عشق حقیقی قسمت ²¹ این دفعه کی یود ک صداش می‌کرد...؟بله پدرش ...

عشق حقیقی قسمت ²⁰ <¹⁰قسمت هیجان انگیز آخر>همه غذا هاشون رو خ...

پدر ناتنی من...part:³⁶𝗛𝘆𝘂𝗻𝗷𝗶𝗻:یادته جلوی چشم من ب مامانم تجا...

اولین مافیایی که منو بازی داد. پارت۱

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط