P

P16

رفتم اتاقم و لباسم رو پوشیدم (اسلاید 2)
بعد اومدم پایین رفتیم سوار ماشین شدیم و ب سمت پاساژ حرکت کردیم

_ی چی بگم

+هوم

_تو استایل صافت دوس داری یا گرانچ

+در اصل دارک و گرانچ ولی صافت هم کم و پیش دوس دارم

_(سر تکون میده‌)

رسیدن پاساژ

رفتیم داخل ی لباس عروس انتخاب کردم

فلش بک روز عروسی ساعت 3

+یا خدااا ساعت 6 عروسیه

سریع رفتم حموم اومدم بیرون بعد موهامو خشک کردم میکاپرم اومد آرایش کرد و کمکم کرد لباس عروس بپوشم(اسلاید3 )
بعد موهامو درست کرد تاج رو گذاشت(اسلاید 4)
بعد دسته گلم رو بادیگارد ته آورد و گذاشت روی تخت (اسلاید 5)
کفشامو پوشیدم (اسلاید 6)
بعد میکاپرم ناخن هامو لاک زد(اسلاید 7)
الان کاملا آماده شده بودم ک ساعت 5ونیم بود

رفتم پایین ک ته داشت با تلفن حرف می‌زد من. ک دید گفت

_من بعدا باهاتون تماس میگیرم

+هلووووو

_واو

ته خیلی جذاب شده بود دلم براش رفتتت

ویوته

ا... ا.ته واقعا خوشگل شده بود اوفف خیلی لباسش بهش میومد خیلی این پدر سگ سکسیه
+هوی ته خواب رفتی؟

_ها چی کجا نهه

+هوفف کجایی تو

_اینجام فقط چیزه خیلی خوشگل شدی

+توهم(ته اسلاید8 )

_(لبخند)

بعدرفتم سمت ا. ت دستشو گرفتم و با هم رفتیم سمت ماشین سوار شدیم تا رسیدیم ساعت 6و 5دقیقه شده بود
تو سالن همه دست زدن تنه خاکستری داشت خیلی خوشگل بود

رفتیم روی صحنه بعد میکروفن رو ته گرفت و گفت مایل هستی تا ملکه زندگی من شی؟

ا. ت سر تکون داد آره

بعد ته حلقه رو کرد تو دستشو بوسیدش
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
#فیک
#سناریو
#بلک_پینگ
#بی_تی_اس
دیدگاه ها (۲۳)

P17حلقه رو دست هم کردن بعد ا. ت دستشو گذاشت روی گونه تا و ان...

P18+بابا این گاو بحثو ادامه میدهباباش:تو اصلا کاریش نداری+با...

P15+خوب من دخترم باید ناز بکشی_خوب منم آدمم احساس دارم +بیخی...

P14+خودتی بعدشم هر آدمی بلاخره میمیره_اون خوب آره+بریم صبحان...

پارت ۳ فیک مرز خون و عشق

پارت 10 بادیگارد رفت بیرون و جعبه رو باز کردم دیدم یه لباس خ...

پارت ۷۷ فیک ازدواج مافیایی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط