❤ تک پارتی تهیونگ ❤
❤ تک پارتی تهیونگ ❤
تهیونگ: بعد از ضبط اخرین اهنگ امروز دیگه جونی برام نمونده بود به سفارش هوپی هیونگ رفتم خوابگاه استراحت کنم تا خواستم خودمو روی تخت گرم و نرمم پرت کنم صدای دینگ مانعم شد اولش خواستم بی توجه باشم ولی با فکر کردن به اینکه ممکنه ا/ت باشه سریع گوشیم رو از جیبم در اوردم ولی با دیدن پیام یاداور تاریخ شکه شدم یع.یعنی الان پریود شده؟؟ وای خدا ا/ت دختریه که موقع پریودی مثل مرده ها میشه خونریزی زیادش باعث میشه گاهی ببریمش ببمارستان سریع رفتم سمت ماشین باید برم خونه اونم خیلی سریع
ا/ت ویو
حوصله ام سر رفته هیچ کاری ندارم انجام بدم و تازه ساعت ۱۱ ظهره و تهیونگ گفته که حدودای ساعت نه و ده شب میاد خونه تا اونموقع از بیکاری تلف میشم با فکر شیطانی که به سرم خورد مثل جت از جام پا شدم و خواستم برم اتاق که با احساس درد شکمم و خیسی بین پاهام شکه به خودم نگاه کردم از همین الان بغضم گرفته بود من بدون تهیونگ می ترسم دیگه کم کم داشت اشکم در میومد خیلی اروم رفتم سمت اشپز خونه و کیسه اب گرمی که صبح بدون دلیل اماده کرده بودم رو برداشتم کارای لازم رو انجام دادم و روی تخت دراز کشیدم بعدش دیگه نفهمیدم چی شد که خوابم برد
تهیونگ: سریع خودمو به خونه رسوندم ا/ت نبودش رفتم سمت اتاق خوابمون در رو باز کردم ولی با دیدن ا/ت توی اون وضعیت بغضم گرفت مثل نوزادی که توی شکم مادرشه تو خودش جمع شده بود و رد اشک روی صورتش معلوم بود وقتی بهش دست زدم داشت توی تب می سوخت ترسیدم و سریع بغلش کردم و بردمش بیمارستان....
ا/ت: وقتی چشمام رو باز کردم توی اتاق خودمون بودم دستم درد می کرد با بالا اوردن و دیدنش متوجه شدم جای سرمه حتما تهیونگ اومده خونه .... اومممم چه بوی خوبی میاد
تهیونگ
در اتاق رو باز کردم و سوپ رو بردم داخل دیدم بیدار شده و داره بهم نگاه میکنه لبخندی بهش زدم و سوپ رو همراه یک لیوان اب پرتغال و چند تا قرصی که دکتر داده بود کنار تخت گذاشتم پیشش نشستم و سرش رو نوازش کردم
ا/ت: مرسی تهیونگا می دونم با وجود کلی کاری که داستی اومدی پیشم و ازم مراقبت کردی بازم برات دردسر درست کردم قرار بود امروز رو به کارات تو کمپانی برسی ولی مثل اینکه بازم خرابش کردم
تهیونگ: یااا این حرف رو نزن ناراحت میشم تو که می دونی تمام دنیای من تویی و تو از هر چیزی برام مهم تری کوچولوی من
ا/ت: هوممم بوی خوبی میده میشه ازش بخورم؟؟
تهیونگ: از دست تو شکمو خانم من اینو برای تو درست کردم بخور ببینم مزش چطوره!!؟
ا/ت: مثل همیشه عالیه
تهیونگ: درد نداری؟؟
ا/ت: نه ، بریم ساحل؟؟
تهیونگ: اخه با این وضعتت بری ساحل؟؟
ا/ت: لطفااااااا
تهیونگ کیوتچه باشه اماده شو بریم
ا/ت: تهیونگ ؛ دوستت دارم
تهیونگ: ولی من عاشقتم فرشته کوچولو
تهیونگ: بعد از ضبط اخرین اهنگ امروز دیگه جونی برام نمونده بود به سفارش هوپی هیونگ رفتم خوابگاه استراحت کنم تا خواستم خودمو روی تخت گرم و نرمم پرت کنم صدای دینگ مانعم شد اولش خواستم بی توجه باشم ولی با فکر کردن به اینکه ممکنه ا/ت باشه سریع گوشیم رو از جیبم در اوردم ولی با دیدن پیام یاداور تاریخ شکه شدم یع.یعنی الان پریود شده؟؟ وای خدا ا/ت دختریه که موقع پریودی مثل مرده ها میشه خونریزی زیادش باعث میشه گاهی ببریمش ببمارستان سریع رفتم سمت ماشین باید برم خونه اونم خیلی سریع
ا/ت ویو
حوصله ام سر رفته هیچ کاری ندارم انجام بدم و تازه ساعت ۱۱ ظهره و تهیونگ گفته که حدودای ساعت نه و ده شب میاد خونه تا اونموقع از بیکاری تلف میشم با فکر شیطانی که به سرم خورد مثل جت از جام پا شدم و خواستم برم اتاق که با احساس درد شکمم و خیسی بین پاهام شکه به خودم نگاه کردم از همین الان بغضم گرفته بود من بدون تهیونگ می ترسم دیگه کم کم داشت اشکم در میومد خیلی اروم رفتم سمت اشپز خونه و کیسه اب گرمی که صبح بدون دلیل اماده کرده بودم رو برداشتم کارای لازم رو انجام دادم و روی تخت دراز کشیدم بعدش دیگه نفهمیدم چی شد که خوابم برد
تهیونگ: سریع خودمو به خونه رسوندم ا/ت نبودش رفتم سمت اتاق خوابمون در رو باز کردم ولی با دیدن ا/ت توی اون وضعیت بغضم گرفت مثل نوزادی که توی شکم مادرشه تو خودش جمع شده بود و رد اشک روی صورتش معلوم بود وقتی بهش دست زدم داشت توی تب می سوخت ترسیدم و سریع بغلش کردم و بردمش بیمارستان....
ا/ت: وقتی چشمام رو باز کردم توی اتاق خودمون بودم دستم درد می کرد با بالا اوردن و دیدنش متوجه شدم جای سرمه حتما تهیونگ اومده خونه .... اومممم چه بوی خوبی میاد
تهیونگ
در اتاق رو باز کردم و سوپ رو بردم داخل دیدم بیدار شده و داره بهم نگاه میکنه لبخندی بهش زدم و سوپ رو همراه یک لیوان اب پرتغال و چند تا قرصی که دکتر داده بود کنار تخت گذاشتم پیشش نشستم و سرش رو نوازش کردم
ا/ت: مرسی تهیونگا می دونم با وجود کلی کاری که داستی اومدی پیشم و ازم مراقبت کردی بازم برات دردسر درست کردم قرار بود امروز رو به کارات تو کمپانی برسی ولی مثل اینکه بازم خرابش کردم
تهیونگ: یااا این حرف رو نزن ناراحت میشم تو که می دونی تمام دنیای من تویی و تو از هر چیزی برام مهم تری کوچولوی من
ا/ت: هوممم بوی خوبی میده میشه ازش بخورم؟؟
تهیونگ: از دست تو شکمو خانم من اینو برای تو درست کردم بخور ببینم مزش چطوره!!؟
ا/ت: مثل همیشه عالیه
تهیونگ: درد نداری؟؟
ا/ت: نه ، بریم ساحل؟؟
تهیونگ: اخه با این وضعتت بری ساحل؟؟
ا/ت: لطفااااااا
تهیونگ کیوتچه باشه اماده شو بریم
ا/ت: تهیونگ ؛ دوستت دارم
تهیونگ: ولی من عاشقتم فرشته کوچولو
۱۵.۲k
۱۵ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.