chand Party

chand Party:

ا/ت: با یونگی دعوام گرفته بود و یونگی داشت همینجوری بهم زور میگفت و همش میگفت چرا به حرفش گوش نمیدم و منم اعصابم خورد شد منم هروقت اعصبانی میشم نمیدونم چی میگم

یونگی: هزار بار بهت گفتم لباس باز نپوش بدون من بار نرو با کسی گرم نگیر چند بار باید بهت بگم که یادت نره؟هاااا؟(داد)

ا/ت: دیگه واقعا ریده بود تو اعصابم پس...
یونگی خفه شوووووو تو بچگی از دست مامان بابام روانی شده بودم بخاطر زور گفتن هاشون به خاطر اینکه همش یا بهم گفتن درس بخون یا هرکاری میگیم انجام بده اومدم پیشه تو که ارامش بگیرم نه اینکه توهم منو روانی کنی واقعا دیگه خیلی داری بهم زور میگی من کلفتت نیستم یا عروسکت نیستم که هروقت خواستی باهاش بازی کنی هروقت خواستی بندازیش دور تو کی هستی که به من گیر میدی هااااا(جیغ و داد)

یونگی: کنترلم رو از دادم و نفهمیدم که چیکار کردم اما وقتی بهش نگاه کردم دیدم رو زمین افتاده و با تعجب بهم نگاه میکنه

یونگی: خفه شو ا/ت خفه شو.وووو

ا/ت:, میدونستم همین کار رو میکنه پس جای تعجب نداشت ولی اینکه اینقدر محکم زد که افتادم زمین جای تعجب داشت
دیدگاه ها (۰)

chand Party:ا/ت: همین انتظار ازت میرفت و بدون هیچ حرفی پاشدم...

chand Party:یونگی: بیب خودت میدونی نمیتونم بدون بغل کردنت بخ...

feik Part³:نامجون: بچه ها زود باشین لباس بپوشید باید بریم بی...

feik Part²یونگی: دکتر بهم گفت که به شدت مریض شده و باید بستر...

فیک مافیای سیاه من part 4

فیک مافیای سیاه من part 2

love Between the Tides²³م:شما چند وقته همو میشناسید؟ با سرعت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط