رمان جین

رمان جین


از خواب بیدار شدم رفتم سمت گوشیم که دیدم الکس پیام داده
پیامش
سلام سرورم همان طور که دستور دادید کلاس بوکس را ثبت نام کردم روز های زوج ساعات ۳ تا ۵ آدرس ............. لطفاً سر ساعت بروید به خدا نری میام میرینم رو کلت کلی پول دادم 😡
دو ساعت دیگه کلاس دارم یسسس
ساعت ۳
رفتم که با خانم کیم آشنا شدم قبلاً هم ایشون بهم آموزش می‌داد
ات:سلام خانم کیم
کیم :سلام ات تو اینجا چیکار می کنی ؟
ات:راستش دوباره علاقم به بوکس برگشته
کیم :خیلی خوشحالم که بهترین شاگردم رو دوباره میبینم
ات:منم خوشحالم که دوباره می‌بینمتون
کیم :خب بچه ها همه جمع بشید همون طور که میدونید مسابقات ماه دیگست از امروز تمرین میکنیم و هرکس بهترین عملکرد رو داشته باشه انتخاب میشه برای مسابقات توی اون مسابقه یه سری داور هست که چند نفر رو انتخاب میکنن برای مسابقات المپیک خب بریم سر تمرینمون
خانم کیم هنوزم مثل قبل موقع تمرین خشنه اگه می‌خندیدم دهنم رو آسفالت می کرد
ات:خانم کیم من دیگه نمی‌کشم
کیم : یعنی چی خسته شدی برو تمرین من ترو می‌خوام ببرم برا مسابقات زود باش
ات:بزارین بیام بعد
کیم : بدو سر تمرین ببینم چشم سفید
بعد کلی خستگی رفتم خونه و خوابیدم
یک ماه بعد
پس فردا مسابقات هست و خانم کیم منو انتخاب کرده آماده شدم رفتم باشگاه امروز خانم کیم یه نفر رو آورده تا حریف تمرینمون بشه رفتم داخل که با جونگ کوک مواجه شدم
ات:تو اینجا چیکار می‌کنی ؟
جونگ کوک :سوال منم همینه
کیم : آقای جئون ایشون ات هست بهترین شاگردم مطمعنم اگه بره برای مسابقات صد در صد برای المپیک هم انتخاب میشه
ات:خانم کیم ایشون حریف تمرینی منه؟
کیم :بله
ات:نمیشد...
کیم :نمیشد چی‌؟
ات:نه هیچی بریم سر تمرین
داشتم با جونگ کوک مبارزه می کردم که گوشیم زنگ خورد
ات:صبر کن گوشیم
جونگ کوک :وسط تمرین ؟
ات:خب مگه گوشیم با من هماهنگ کرده ؟
جونگ کوک :وسط تمرین نمیشه
ات:بیا برو بابا اجازه نخواستم ‌...الو
؟: سلام ببخشید شما صاحب این شماره رو می‌شناسید ؟
ات:ببخشید گوشی یه الکس دست شما چیکار می کنه ؟
؟:صاحب این تلفن تصادف کردن میشه لطفاً خودتون رو برسون به بیمارستان ( ......)
ات:بله بله الان میام
کیم :ات برا چی رفتی سر گوشیت ؟
ات: خانم کیم بعد توضیح میدم من باید برم
با تمام سرعتم به سمت بیمارستان حرکت کردم که یهو یه ماشین خورد تو ماشینم
مرده:خانم چیکار کردی ؟
ات:ببخشید من باید برم
مرده:چی رو باید بری ببین ماشین رو چیکار کردی ؟
بدون توجه به داد و بیداد های مرده دوباره سوار ماشینم شدم و رفتم سمت بیمارستان
ات:ببخشید یه آقایی رو آوردن اینجا تصادف کرده
پرستار: اسمشون ؟
ات:الکس
پرستار: راستش دکتر باید باهاتون صحبت کنه
ات: اتفاقی ٱفتاده؟
دیدگاه ها (۲۱)

رمان جین پرستار: خود دکتر بهتون میگن ....آقای دکتر همراه مری...

رمان جین فردا با بادیگارد ها به سمت خونه ی الکس رفتم هنوزم م...

رمان جین الکس :پس برو ازشون بپرس جین :نامجون اینا چی میگن؟(ب...

رمان جین شوگا :راستی بقیه اعضا هم دارن میان ات:چی ! براچی ؟ش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط